0 نظر
139 بازدید

عشق ومیزان

double-quot

عشق از خداوند عالم در نهاد هر انسانی گمارده شده و از همان نخستین روزهای خلقت نیز عشق آدم و حوا به یکدیگر در دلشان نهاده شد و به عنوان اولین آدمیان عاشق آفریده شدند . عشق را نمی شود تعریف کرد ، عشق با انسان زاده می شود ، نظیر عشق به والدین ،

کد خبر : 5101
تاریخ انتشار : یکشنبه 9 شهریور 1393 - 9:30
عشق ومیزان
عشق از خداوند عالم در نهاد هر انسانی گمارده شده و از همان نخستین روزهای خلقت نیز عشق آدم و حوا به یکدیگر در دلشان نهاده شد و به عنوان اولین آدمیان عاشق آفریده شدند .

عشق را نمی شود تعریف کرد ، عشق با انسان زاده می شود ، نظیر عشق به والدین ، به فرزند و به حرفه و شغل که البته باید گفته شود و گاهی اوقات این کلمه در زندگی و در ارتباط با دیگران نیز شکل می گیرد؛ اما از این موضوع نباید غافل شد که عشق نباید در تضاد با میزان و اندازه خود عمل کند ، بلکه فرد با بهره گیری از عقلانیت به عشق معنادهد.
عشق را می شود در باریدن باران ، شنیدن صدای گنجشکها و حتی صدای آبشارها در طبیعت درک کرد؛ وقتی دانش آموزی برای اولین بار به مدرسه می رود به همسالان و معلمان خود عشق می ورزد ، معلمان نیز بعد از والدین ، دومین مدرسان عشق به دانش آموزان هستند و در مدرسه ای که خانه دوم آنان است ، عشق به تدریس ، دانش آموزان و تلاش برای فهماندن الفبای محبت و عشق به آنان که شاید رگه هایی از این کلمه را که گفتن آن نیز محبت آمیز است را در نگاه و قلب آنان ایجاد می کند .
عشق بین دو انسان تازه شکفته برای از سر گیری زندگی جدید بین آنان ، شاید نماد زیبایی از این مفهوم را به خاطر آورد ؛
عشق پرنده ای به بچه هایش و لانه سازی برای آنها روی درخت را می توان مثال زد .
همچنین عشق به خداوند متعال که از همه عشقهای عالم پاکتر و بی آلایش تر است چراکه خداوند بدو ن هیچ منتی عشق به بندگان را در نهاد آنان گذاشته وخود که سر شار از این کلمه مقدس است ،همه انسان ها را به عشق ورزی به یکدیگر دعوت می کند .
علاوه بر وجود عشق خداوند در نهاد انسان ، عشق بین روابط خانوادگی ، دوستان و آشنایان شکل می گیرد ؛ البته عشق نباید بیش از حد منطق را تحت پوشش خود قرار می دهد.
عشق با زیبایی ، پاکی و فداکاری توام است ؛ وقتی در خیابان راه می رود می تواند عشق به زیبایی را در برون ودرون از وجود به وضوح مشاهده کند .
نگاه کردن به آسمان بیکران ، رسیدگی به حیوانات و طبیعت ، ملاحظه کردن عظمت ،خروش و غرور و قدرت امواج دریا همه و همه تداعی کننده عشق هستند .
گاهی شاید آدمی از کلمه عشق دور بماند و نتواند آن را به خوبی ادا کند،شاید سومین ایستگاه تعریف عشق در ازدواج و همسرداری باشد چرا که عشق به همسر و فرزندان را می توان در وجود هر مادر و پدری دید .
عشق را می شود از دستان رنجیده و زحمت کشیده زن و مردی دید که با نگاههای نگران شمعی به دست به سمت سقاخانه برای اجابت نذر و دعا می روند .
عشق را می توان در وجود رزمنده ای که در جبهه های جنگ از جان خود گذشته و وجود خود را در برابر ماشینهای آهنی دشمن قرار می دهد ؛ عشق را می توان در روح جوان دختر شهیدی دید که سال ها با جان ودل برای نثار عشق به پدر کنار مزارش حاضر می شود .
عشق را می توان در وجود جانباز مشاهده کرد که با فداکاری جانش را نثار حفظ و حراست وطن و مردمش می کند و این مصداق قابل رویت عشق است؛ ما با کدامین مفهوم کلمه ای سرو کار داریم که اینقدر موثر ودر عین حال سوزنده است .
عشق را می شود در پرنده های مهاجر دید که با کوچ و پناه بردن به طبیعت به فکر زنده ماندن هستند.
با عشق می توان دید ، شنید و احساس کرد و شاید جانی دوباره گرفت .
به امید روزی که هیچ انسانی بدون عشق زندگی نکند
جارپرس – نگار قدیمی

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.