طلاق عامل بروز معضلات متعدد در جامعه

طلاق آینده فرزندان را دگرگون می کند و ممکن است بسیاری از آنها در سن نوجوانی به سوی کارهای بزه خلاف روی آورند.طلاق در بسیاری از جوامع ودر فرهنگها چهره خوشایندی ندارد مردم نمی توانند آن را بپذیرند آن کنار بیایند.طلاق تاثیرات منفی ندارد بلکه مسایل قبل از طلاق که با دعوای والدین،بی اعتنایی ،بدخلقی والدین ودیگر اقوام است ویا نامنظم شدن دیدار والدین بعد از طلاق به دلایل مختلف تاثیرات منفی بیشتری بر کودکان می گذارد.والدین نباید به اختلافات خود بعد از طلاق ادامه دهند و برای کودکان بهتر است اگر والدین با یکدیگر بعد از طلاق هم دعوا کنند زیر یک سقف با پدر و مادر زندگی کنندو پدر مادر از هم جدا نشوند.
اگر کودکان با آن یکی از والدینی که با او زندگی نمی کند دیدار مستمری داشته باشد بهتر با او می جوشد و سازگار تر است  یکی از والدینی که حضانت کودک خود را بر عهده گرفته است اگر روابط بهتر و صمیمی تری  با آن کودک داشته باشد میزان تطابق را افزایش می دهد کودکان ۲ سال بعد از طلاق با تجدید فراش دوباره والدین مشکل دارند . پسرها بیشتر از دخترها به والدین جدید خود خو می گیرند.اگر استرس یکی از والدینی که حق حضانت کودک را دارد کم باشد محبت بیشتری به فرزند خود نشان می دهد باید توجه داشت کودکانی که مثبت اندیش هستند حالتهای فکری مثبتی در خود دارند کمتر از طلاق صدمه می بینند. بهتر است کودکان قبل از جدایی والدین در جریان امر قرار گیرند .طلاق باعث می شود که احساس امنیت کودکان کم شود و کودک از این موضوع می ترسد که نکند یکی از اولین او را تنها بگذارد و چون کودکان خود را مرکز اتفاقات می بینند بعد از طلاق احساس ترد شدن دارند .کودکانی که قبل از طلاق و در اختلاف دعوای والدین خود را مقصر تصور می کنند سعی می کنند بهتر باشند تا والدین دوباره با یکدیگر آشتی کنند و اگر این امر محقق نشود آنها مایوس می شوند و این کودکان حتی ممکن است تا جایی پیش روند که خود را در دعواهای والدین مقصر ببینند و احساس گناه و شرمنده شدن داشته باشند وقتی والدین با یکدیگر دعوا می کنند و به کوچک شمردن یکدیگر می پردازند کودکان دوست دارند که طرف یکی از اولین را بگیرند و به این نتیجه می رسند که در واقع دوست داشتن والدین اشتباه است .
بچه های طلاق وقتی والدین از آنها کمک  و راهنمایی می خواهند استرس می گیرند و این احساس  به آنها دست می دهد که بزرگ شده اند و می توانند کمک کنند و به همین خاطر استرس خود را پنهان می کنند و افسردگی از عوامل دیگر طلاق است که کودکان حمایت در یافت نکرده‌اند که با مساله طلاق روبرو شوند حال باید بر این موضوع اذعان داشت و صحه گذاشت که طلاق پدر و مادر بر سیستم ایمنی کودکان اثر می گذارد که این موضوع برگرفته از اضطرابی است که بر آنها بر اثر طلاق مستولی می شود .جدایی والدین مهمترین  عامل از هم پاشیدگی خانواده است و متفکران  طلاق را یکی از آسیبهای اجتماعی به شمار می آورند که بالا رفتن آمار طلاق را نشانه به هم خوردن آرامش خانوادگی می دانند اما وقتی از طلاق جدایی حرف می زنیم چیزی که در ذهن انسان مرور می شود طلاق قانونی است که یعنی رابطه زن و مرد قطع می شود و خانواده از هم می پاشد و می توان گفت طلاق انواع متفاوتی دارد که شامل طلاق عاطفی ، طلاق قانونی ، طلاق اقتصادی ، طلاق روانی است که در این گزارش امکان پرداختن به همه این طلاقها نیست و فقط به طلاق عاطفی بسنده می شود .منظور از طلاق عاطفی که زن  و مرد هنوز از هم جدا نشده اند و زیر یک سقف زندگی می کنند دیگر افراد اقوام گمان می برند که اینها به صورت یک خانواده با خوبی خوشی زندگی میکنند.  در صورتی که حقیقت دور از این تفکرات است و این زن و شوهرها یا در کنار هم به صورت دو بیگانه زندگی می کنند یا دایما در جنگ و جدال با یکدیگرند  زن و شوهرهایی که در زندگی زنا شویی طلاق عاطفی دارند دارای ویژگیهایی هستند زوجین عموما تعا ملها ی شوق انگیزی ندارند دارای تعاملهای خشم هستند و اگر یکی از طرفین در طلاق عاطفی رفتار منفی از خود نشان دهد طرف مقابل نیز همین رفتار را نشان می دهد زنجیره تعامل منفی آغاز می شود ناتوانی فقدان مهارت در حل تعارض واز دیگر ویژگیهای زوجین در طلاق عاطفی است که تعارضهادر روابط بین زوجین انباشته می شود و این انباشته شدن امکان حال مساله را در بین زوجین کاهش میدهد  از دیگر ویژگیهای زوجین در طلاق عاطفی رفتارهایی است که زمانی مورد خوشایند دو طرف بوده و در حال حاضر دیگر مورد اهمیت نیست  زوجین ممکن است دیگر نتوانسته قدر کوشش یکدیگر را بدانند وجود همدیگر را مهم به شمار آورند همچنین ممکن است نیازهای مختلفی داشته باشند که طرف مقابل  به آنها اهمیت ندهد علاوه بر این همه این موارد می تواند با هم جمع شود و به صورت الگوهاوموارد بی توجهی ، مشاجره و….. در آیند علاوه بر این که این مشکلات بر روابط زن شوهر تاثیر دارد بر کودکان نیز می تواند تاثیرات منفی داشته باشد طلاق قانونی اگر چه در روحیه کودکان تاثیرات منفی دارد طلاق عاطفی دارای پیامدها تاثیرات منفی بیشتری بر روی فرزندان است البته آسیبهای وارده به کودکان به شرایط سنی  و شخصیت‌شان بستگی دارد به عنوان مثال در کودکان ممکن است در عادات غذایی آنها تاثیر داشته باشد ودر نوجوانان تاثیرات منفی با پناه بردن آنها به چت تلفن خود را نشان میدهد نمرات درسی بچه ها  می تواند تحت تاثیر اختلافات خانوادگی قرار گیرد و از دست دادن تمرکز در درس دمشق از دیگر ویژگیهای طلاق عاطفی است که کودک خود نیز قادر به هدایت و رسیدگی به درسهایش نیست و اوقات خود را به خیال پردازی و رویا پردازی می گذراند و اولین نیز از کنترل و هدایت درسی کودکان خارج می شوند کودکان خود را کم کم فراموش می کنند و این باعث شکست تحصیلی و به انزوا گرویدن بچه ها از دوستانشان می شود از طرف دیگر اختلافات بر سر تربیت کودکان نیز باعث می شود که بچه ها ندانند چه کاری در ست و چه کاری غلط است و گاهی نیز باعث سو استفاده بچه ها از این وضعیت می شود و همچنین طلاق عاطفی بر خود پدر و مادر نیز تاثیر دارد وقتی مادر در زندگی زنا شویی خود دچار اضطراب و استرس باش باعث می شود نتواند نقش خود را به صورت یک مادر عادی ایفا کند  و این طلاق عاطفی تاثیرش بر پسرها بیشتر از دخترها نمود می یابد به طوری که پسرها با رفتارهای بیرونی مثل پرخاشگری دخترها با اختلالات درونی مثل استرس مواجه می شوند از آن جایی که طلاق تاثیرات گسترده‌ای بر رشد جمعیت و خانواده می گذارد بر همین اساس سازمان ثبت احوال  علاوه بر مرگ ومیر و ولادت به ثبت آمار طلاق و ازدواج می پردازد که اینها اساس بررسیهای کارشناسی قرار می گیرد  عوامل اجتماعی فردی متفاوتی ایران در ایجاد طلاق نقش دارد اگرچه عوامل مختلف نیز بر اساس فرهنگ و شخصیت حاکم بر آن جامعه با جوامع دیگر متفاوت است  ولی عوامل اقتصادی ،شخصیتی ،ارتباطی ، اجتماعی و اقتصادی در طلاق موثر استاوین جدایی زن شوهرها ویا والدین عوارض پیامدهای متفاوتی در جامعه وبرای خود افرادبه وجود می آورد و این جدایی ها می تواند تاثیرات جداگانه ای برای زنها مردها کودکان  داشته باشد طلاق قانونی جدایی والدین تاثیرات سنگین هنگفتی در جامعه می گذارد فروپاشی خانواده و بعضا پیامدهایی که برای مقابله جامعه با آن وجود دارد مثل اعتیاد ،بزه کاری و…..همچنین تاثیراتی را در بین زنهاو مردها و فرزندان دارد  در خانمها ازدواجهای  زود هنگام ،مشکلات اقتصادی تن دادن به اعتیاد و بزهکاری در آقایان ازدواجهای موقت ،ترد شدن از خانواده ،مشکل بین همسردوم و فرزندان نیزپیامدهایی از جمله انزوا ، اعتیاد ،اختلالات روحی و روانی ، اضطراب ،افسردگی ،ازدواجهای زودهنگام را در پی دارد راهکارهای متعددی هم برای جلوگیری از طلاقها قانونی در جامعه وجود دارد که شامل آموزش و شیوهای در ست رفتاری از طریق برگزاری دوره های آموزشی ،تقویت ارزشهای دینی مذهبی در جامعه ،ایجاد فرهنگ مراجعه به مشاوره  برای ازدواج در هنگام بروز اختلاف است.