0 نظر
150 بازدید

یلدا محبت ، دلدادگی و بزرگترها را دوست دارد

double-quot
شیراز – جارپرس – پاییز فصل رنگین کمان ، فصل انقلاب فصل ها ، طبیعت متحیر از زیبایی ها و کرشمه رنگ ها ، زمین مغلوب بغض آسمان ، پاییز فصل شعر و شاعرانه هاست .

کد خبر : 12991
تاریخ انتشار : دوشنبه 30 آذر 1394 - 5:39
یلدا محبت ، دلدادگی و بزرگترها را دوست دارد

پاییز پایان دلدادگی خود با طبیعت را ، در بلندترین شب سال ، به جشن می نشیند و قدوم نوعروس سپید پوش زمستان را با عاشقانه هایی از جنس باران خجسته می دارد.
نفس های آخر فصل رنگین کمان ، هماهنگ با قدم های شمرده و آرام ننه سرما ، آذر واپسین آخر را با نوای خوش باران به سرور می نشیند.
قصه یلدا ، بار دیگر به صفا و پاکی دل مادربزرگ در دفتر زندگی نقش می گیرد ، امروز مادربزرگ های سرزمین کهن و مانایمان در تکاپویند تا در جشن سرآغاز فصل زمستان دلها را بهم پیوند زنند.
یلدا این روزها دلگیر است ، مادربزرگ های زمین مادریش چندی است که دلمرده اند ، نورچشمی هاشان کمتر یادشان می کنند ، آنها اگر در دل خون گریه کنند بر لب لبخند دارند و می گویند گرفتاری زندگیشان زیاد است.
یلدا دلشوره ای در دل دارد مبادا در شب دلدادگی طبیعت و رنگین کمان رنگها ، دل مادربزرگی بلرزد ، خانه مادربزرگ خالی از سفره باشد ، نکند زیر سقف خانه مادربزرگ خالی از خنده های کودکانه و شیطنت های شیرین نوه ها باشد.
یلدای نوعروس غمگین است ، یاد شب های دلدادگی پیش را در سر دارد ، مادربزرگ هایی که نوه هایشان را روی زانو بزرگ می کردند و از روزها قبل قصه یلدا را بارها برایش می خواندند.
مادربزرگ هایی که در شب های یلدا ، لحاف کرسی های مخمل قرمز را با عشق پهن می کردند ، سفره های ترمه ، یادگار مادرانشان را با شوق می گستردند.
یلدا امروز در خانه ها سرک می کشد ، انگار هنوز هم برخی از این مادربزرگ ها صبح را به شوق شب پایانی رنگین کمان آغاز کرده اند ، سفره یلدا را با عشق گسترده اند ، آینه و دیوان حافظ ، کاسه های گل مرغی پر از شب چره ،انارهای خندان دانه یاقوتی ، خرمالوهای شیرین و رسیده ، قاچهای شیرین هندوانه ، عطر و بوی به زرد، سیب های سرخ و براق ، آخر سر ، لبخند شیرین بر لب و دست های سخاوتمند اگر کم ، اما با سکه و اسکناس های نو زیر بشقاب نوه ها ، لذت را تقسیم می کنند.
یلدا از شوق در چشمانش نم اشک نشست ، پدربزرگ عصا بدست ، حیاط آجری را آب پاشی کرد، گلدان های شمعدانی روی پله ها ، منقل مسی با زغال های مخملی گداخته ، بوی گرم شلغم پخته ، لبوی داغ ، عطر خوش اسپند در ورودی شاه نشین ، لحاف مخمل قرمز روی کرسی ، دست آخر ، با رویی خوش ، اشعار حافظ را که با خط خوش روی کاغذهای تزیین شده برای نوه هایش از روزها قبل نوشته بود در پاکت های کاغذی گذاشت.
یلدا نگران شد ، نکند در شب وصالش با خورشید ، سور و ساطش کور باشد ، مادربزرگ قصه نگوید ، پدربزرگ شاهنامه نخواند ، نوه ها یادی از آنها نکنند ، بچه ها درگیر زندگی باشند ، نکند در صبح زایش نور ، چشم مادربزرگی اشکبار از ندیدن روی بچه ها ، بغض در گلوی پیرمرد از نخندیدن شب یلدا .
یلدا شنید که می گویند ، خانه ها کوچک ، سفره ها کم برکت ، مادربزرگ آواره خانه این فرزند و آن فامیل ، پدربزرگ تنها در گوشه اتاق اجاره ای ، پیرزن اسیر در خانه سالمندی ، پیرمرد ناتوان از درد ، گرانی است ، هندوانه و انار و شب چره و آجیل اعیان خور است ، اما او دعا کرد ، آسمان ابری شد ، نم نم باران ، همه جا راشست .
یلدا لبخند زد ، مادربزرگ های سرزمینش را دید اگرچه با دستهای خالی اما در تدارکند ، اگر شاه نشین ندارند ، اتاق کوچکی دارند اگر رومیزی ترمه ندارند ، سفره ای دارند ، اگر شام شاهانه نیست ، لقمه نانی هست اگر جیب پر پول نیست ، دل مملو از عشق است تا نوه ها و بچه ها را دور هم جمع کنند.
یلدا در انتظار نشست تور سفید را بر سر کشید و منتظر تیک تیک ساعت آخرهای آذر با پاییز و جشن زایش خورشید در طولانی ترین شب سال شد.
شب یلدا از آیین های کهن ایران زمین است که پیشینه آن به هزاران سال پیش می رسد و نشان از قدمت علم در این سرزمین را با خود دارد.
ایرانیان در گذشته با علم غنی خود در گاه شماری به طولانی بودن اولین شب زمستان پی برده بودند و طلوع دوباره خورشید در اولین روز زمستان را نشانی از زایش دوباره خورشید می دانستند.
خورشید در نزد ایرانیان مظهر نیکی ، زندگی و مهر بوده است و در جشن ها و آیین های خود با نورافشانی نمادی از خورشید را به نمایش می گذاشتند.
مهرپرستان در ایران باستان ، شب یلدا را زاییده شدن دوباره خورشید می پنداشتند و تا طلوع دوباره خورشید به نیایش می پرداختند.
شب یلدا که یادگاری از گذشتگان است در طول دوران اهمیت خود را حفظ کرده و در هر منطقه و نزد هر قومی با آیین های ویژه ای برگزار می شود .
قدیمی ترین کتابی که در مورد شب یلدا می توان در آن اثری یافت کتاب آثارالباقیه ابوریحان بیرونی است که در آن از یلدا با نام خرم روز یاد شده است.
ماه دی برای ایرانی ها ماه جشن هاست که مهمترین آن جشن شب یلدا بوده است، ایرانیان در گذشته جشن یلدا را با نیت پیروزی روشنایی بر تاریکی برپا می کردند و معتقد بودند که با طلوع خورشید صبح بعد ، نوربر ظلمت غلبه می کند.
در روز اول دیماه بزرگان لباس سفیدی بر تن می کرده اند و بدون خدم و حشم به صحرا می رفتند و مردم در آنجا حضور می یافتند و خواسته های خود را به بزرگان می گفتند.
جشن یلدا همچنین جشن کشاورزان فارغ از کار بوده زیرا آنها در پاییز بذرافشانی خود را کرده بودند و منتظر باران زمستانی و رشد ، نمو و به ثمر رسیدن زحماتشان می نشستند.
در تاریخ اجتماعی ایران از مراسم و آیین های مختلفی که در شب یلدا و یا اعیاد دیگر برپا می شده اثری نوشته نشده اما جشن هایی که به گونه ای به آیینهای مذهبی وصل بوده در آثار مذهبی از آنها نقل شده است.
جشن یلدا به گونه ای که از نسلها به یکدیگر منتقل شده است در سراسر ایران برگزار می شده و در هر منطقه و طایفه ای بنا به رسوم خود آیین های مختلف برپا می شده است.
یلدا به معنای نور و روشنایی است ، اگرچه شب یلدا بلندترین شب سال است اما با طلوع خورشید فردا ، از طول شب کاسته می شود و روزها بمراتب بلندتر می شود.
جشن یلدا در باور ایرانیان به معنای کوتاه شدن تاریکی و غلبه روشنایی بر ظلمت بوده و آغاز روشنایی را جشن می گرفتند.
ایران زمین که مهد تمدنهای مختلف بوده ، آثار و نشانه های زیادی را از تمدنهای پیشینیان در خود حفظ کرده ، اگرچه در طول تاریخ و در تمدن سازیها ، ایرانیان سختیهای زیادی کشیده اند اما برپایی جشنهای مختلف و به مناسبتهای گوناگون نشان از روحیه شاد، با نشاط و پرامید آنها دارد.
با کندوکاوی در تاریخ ایران می توان به این مهم دست یافت که پیشرفتهای ایرانیان در تمدنسازیها بدلیل سرزندگی ، امیدواری و اعتماد بالای آنها بوده و این مهم ریشه در جشنهایی که در فرصتها و دگرگونیهای طبیعی فراهم می شده ، دارد.
رسوم جشن یلدا بنا به طبیعت هر منطقه ، شرایط آب و هوایی متفاوت بوده اما در همه فرهنگهای قومی برپایی این جشن و خوراکیهای مشترک به چشم می خورد.
همچنین تفال زدن به حافظ در شب یلدا برای اسرارآمیز کردن حلاوت این جشن از گذشته در میان ایرانیان باب بوده است.
برخی مورخان به این مهم اشاره کرده اند که جشن کریسمس در آغاز زمستان همانند جشن شب یلدا در میان گذشتگان ایرانی تبار دارای قدمت و هویت بوده و در واقع جشن یلدا و کریسمس نمادی از سرزندگی و پیوندی بین مذاهب بوده است.
مردم برای برپایی جشن یلدا از ماهها قبل خوراکی ،میوه های مختلف و شیرینیهای مخصوص را جمع آوری می کردند مثلا’ در کردستان از تابستان ترشی مخصوص با خربزه را فراهم و برای شب یلدا نگهداری می کردند.
مردم برای جشن یلدا حنا می بستند و بساط جشن و سرور برپا می کردند اما هر زمان که شب یلدا مصادف با محرم بود ، دیگر خبری از حنابندان و مراسم شادی نبود .
در نیشابور یلدایی که مصادف با محرم بود نوعی شعرخوانی مذهبی که به امیرخوانی معروف است در سنت آن دیار اجرا می شد.
همچنین ایرانیان معتقد بودند که شب یلدا را نباید در سفر بود و باید در کانون خانواده و در کنار آنها حضور داشت و در جشن و شادمانی یلدا گردهم جمع شوند.
در برخی روستاهای ایران مراسم نمادینی برگزار می شود که دخترکان در عصر شب یلدا به سرچشمه می روند و کاسه آبی را با خود می آورند ، عروسی را از میان طایفه برمی گزینند و عروس در آن شب به نیت پاکی و تبرک دست در آب می کند و پس از او سایرین درآن آب دست می زنند.
مردم برای جشن یلدا خوراکی های مختلف را گرد می آورند و هر یک را با نیت غلبه بر سرما ، گرم نگهداشتن بدن در طول زمستان ، و غلبه بر عطش تابستان آتی میل می کنند.
به باور برخی جامعه شناسان شب یلدا که نمادی از زایش دوباره خورشید کهنسال است همواره با حضور بزرگان و کهنسالان خانواده معنا یافته است.
در استان فارس خانواده ها با حضور در نزد بزرگان فامیل و گردهم آمدن ، تفال به حافظ و حافظ خوانی یلدا را جشن می گیرند و حرمت آن را حفظ می کنند.
شیرازی ها معتقدند خوردن هندوانه در شب یلدا سردی زمستان را از بدن دور می کند ، خوردن خرما و حلواها به بدن نیروی مقابله با سرما می دهد و خوردن مغزها و خشکبار به بدن انرژی می بخشد.
جوامع مختلف برای نشان دادن احساسات و ارزش های خود مراسم و آیین های ویژه ای را تنظیم و طراحی کرده اند ، در ایران عمده جشن ها و شادیها در مسیر حرکت و هماهنگ با نظام طبیعت طراحی شده است.
بزرگترین عید ایرانی ، نوروز بر اساس نوشدن سال و طبیعت و جشن یلدا برای پایان یافتن طولانی ترین شب سال و افزایش نور از ایران باستان برجای مانده است.
جشن یلدا برای استقبال از تاریکی نیست بلکه شروع روشنایی بیشتر روز بعد را مد نظر دارد ، تحکیم و توجه به این شادیها موجب احترام به ارزشهای اجتماعی و دسته جمعی می شود و جامعه را به سوی هماهنگی بیشتر و هنجارها پیش می برد.
مردم باید در راستای برگزاری این جشن ها امکانات لازم را بسته به شرایط فراهم کنند تا جامعه بهتر و بیشتر از ارزشها و اهداف آنها بهره برد، برگزاری جشن های ملی ، موجب انتقال ارزش ها به جامعه جوان کشور می شود و جوانان با هویت ملی خود آشنا می گردند.
این مهم مرزهای اجتماعی و فرهنگی را برای جوانان مشخص می کند و تفاوت ارزش های ملی با دیگر ملت ها را به آنها نشان می دهد.
جشن یلدا کمک می کند به جوانان بیاموزیم که به استقبال نور روند ، اگرچه برخی بر این باورند که این تنها تذکری است ، اما آثار معنوی آن در طول سال برای جوان برجای می ماند.
پیام اصلی یلدا ‘ حرکت به سوی نور همواره با شادی و خوشحالی توام است ‘ این مهم باید برای نسل های آینده ماندگار بماند ، استقبال از نور و روشنایی باید سرمشق رفتارهای اجتماعی جوانان شود تا در راستای ارزش های اجتماعی با نشاط گام بردارند.
پس به یاد داشته باشیم در این شب بزرگ ، شبی که به یادگار از دیر ایام برایمان بجای مانده ، بزرگترهای خاندانمان را ارج نهیم ، مبادا پدر و مادری ، پدر بزرگ و مادربزرگی در این شب دلدادگی ها و عاشقانه ها ، غم غربت و دوری از فرزندان و عزیزان را تجربه کنند ، پس با هم و در کنار هم به استقبال نور و زایش دوباره خورشید رویم.
منبع : ایرنا

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.