0 نظر
134 بازدید

تا جوانید عبادت کنید

double-quot

خادم امام خمینی (ره) با اشاره به خاطره ای از روزهای پایانی امام (ره) گفت: یک شب که در خدمت امام (ره) بودم ایشان فرمودند تا جوانید عبادت کنید.به گزارش خبرنگار جارپرس ، خرداد ماه هر سال که می رسد داغی تازه در دل مردم ایران زنده می شود داغی که هیچ گاه فراموش نخواهد

کد خبر : 9772
تاریخ انتشار : سه‌شنبه 12 خرداد 1394 - 7:56
تا جوانید عبادت کنید

خادم امام خمینی (ره) با اشاره به خاطره ای از روزهای پایانی امام (ره) گفت: یک شب که در خدمت امام (ره) بودم ایشان فرمودند تا جوانید عبادت کنید.
به گزارش خبرنگار جارپرس ، خرداد ماه هر سال که می رسد داغی تازه در دل مردم ایران زنده می شود داغی که هیچ گاه فراموش نخواهد شد .
خرداد ماه سال ۱۳۶۸ ایران شخصیتی را از دست داد که دیگر مانندی برای او نخواهد یافت او با قلبی آرام از میان ما رفت و ما را با انبوهی از یادها و خاطرات خود تنها گذاشت .
سید رحیم میریان در گفت و گو با خبرنگار جارپرس گفت : امام فرمود ۱۵ خرداد باید در تاریخ زنده بماند و خداوند مرگ امام را در ۱۴ خرداد قرار داد و این یکی از الطاف خدا بود برای اینکه همیشه ۱۵ خرداد زنده بماند چون بعد از آن امام رحلت کردند. در این مدتی که حضرت امام (ره) زندگی می کردند ما به ایشان یک مقدار نزدیک بودیم و خاطرات زیاد است ولی من ۲ تا خاطره می گویم به خاطر اینکه جوانان بدانند و انشاءالله عمل کنند .
وی در ادامه گفت: یک شب در خدمت امام (ره ) بودم که امام (ره) برای نماز شب و وضو بلند شدند با ایشان رفتیم و وضو گرفتند زیر بغل امام (ره) را گرفتم آوردم پایشان را روی تختشان گذاشتند که مسح بکشند آن وقت فرمودند آقای میریان گفتم بله حاج آقا ایشان فرمودند تا جوانید عبادت کنید که اگر پیر شدید می خواهید عبادت کنید ولی نمی توانید ببین من الان نمی توانم ، محتاج شما شدم گفتم آقا جان وظیفه ماست کاری نکردیم و انشاءالله دعا کنید ما هم تا جوانیم بتوانیم عبادت کنیم امام (ره) فرمودند: من دعا می کنم ولی خودتان باید زحمت بکشید و به نتیجه برسانید .
میریان افزود: یک روز دیگر در خدمت ایشان بودم مشکلی برای قلبشان پیش آمده بود دکتر را خبر کردیم که فشار امام را بگیرند فشار که گرفتند دیدند فشار پایین است زیر بغل امام را گرفتیم تا تو اتاقشان آوردیم بخوابانیم که دکتر سرم وصل کند نا خود آگاه اما (ره) فرمودند: هر کاری پایانی دارد گفتم بله آقاجان هر کاری پایانی دارد امام (ره) فرمود من پایان عمرم است من گفتم نه آقا جان انشاءالله سالهای سال زنده هستید ، پرچم اسلام روی دوش شماست شما باید به دست امام زمان ( عج) برسانید امام(ره) فرمود من وظیفه خودم را انجام دادم این دیگه وظیفه شماهاست که باید ادامه بدهید خوب خیلی برای ما سخت بود و طولی نکشید که یک ماه بعد امام رحلت کردند و به خدا پیوستند .
در آستانه نیمه خرداد سال ۱۳۶۸ خود را آماده ملاقات عزیزی می کرد که تمام عمرش را برای جلب رضایت او صرف کرده بود و قامتش جز در برابر او ، در مقابل هیچ قدرتی خم نشد و چشمانش جز برای او گریه نکرده بود . سروده ها ی عارفانه اش همه حاکی از درد فراق و بیان عطش لحظه وصال محبوب بود و اینک این لحظه شکوهمند برای او و جانکاه و تحمل ناپذیر برای پیروانش فرا می رسید .

 

نگار قدیمی

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.