تراز راستی رسانه

رسانه به ویژه گونه های نوین آن روز به روز بر نقش و اهمیت خود در سبک های زندگی کنونی می افزاید و به همین ترتیب خود را در قامت بازیگری تاثیرگذار بر سیر تحولات گوناگون اعم از سیاسی- اقتصادی تا فرهنگی و اجتماعی می نمایاند. رخدادی که دیروز بر فراز منطقه ممنوعه پایتخت رخ داد و پرنده ناشناس ضدهوایی های دفاع هوایی تهران را به شلیک واداشت، در نخستین لحظه ها شهروندان را به سمت رسانه های مجازی کشاند تا دلیل شلیک های دیروز مرکز شهر را دریابند.
افزون بر این دست نیازهای خبری فوری، بسیاری اینک برای پاسخ به نیازهای خبری- اطلاعاتی اعم از تاثیر انتخابات آمریکا بر بازارهای مالی، چشم انداز رکود مسکن، چالش آلودگی هوا و ترافیک، بحث تایید صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری، گمانه های انتخاباتی و … رو به سوی انواع رسانه می دارند.
از این رو است که امروز رسانه به مهمترین ابزار برای انعکاس و در واقع دریچه روایت مسائل گوناگون جامعه تبدیل شده است. این نقش البته زمانی کارساز و در خدمت خیر عمومی است که عملکرد رسانه خود تراز راستی و راستی نمایی آن باشد.
برخی تریبون ها در قامت مطبوعات، تارنماها و رسانه های نوین مجازی اما به گونه ای فعالیت می کنند که گویی شکل گرفته اند تا نقض غرض از فلسفه و مسوولیت و رسالت رسانه باشند؛ نکته ای که در ابتدای هفته جاری «اسحاق جهانگیری» معاون اول رییس جمهوری در کتابخانه ملی و در جشنواره «زن، خانواده و رسانه» به آن اشاره و تصریح کرد شماری از رسانه ها با بهره گیری از امکانات و اموال عمومی و بیت المال علیه دولت دست به قلم می شوند و تلاش می‌کنند دولت و مجلس برآمده از رای ملت را در ذهن مردم ناتوان و ناکارآمد نشان دهند.
به گفته معاون اول رییس جمهوری سیاست زدگی این رسانه ها سبب شده تا تلاش کنند حاکمیت مردم بر سرنوشتشان محقق نشود و دسترسی آزاد به اطلاعات و دیگر حقوق اساسی مردم با موانعی جدی روبرو شود.
جهانگیری با تاکید بر اینکه رسانه نباید به وسیله‌ای برای کتمان حقیقت و اعمال زور تبدیل شود، تصریح کرد دولت یازدهم حاکمیت قانون مبارزه با فساد و پیشرفت و توسعه کشور را دستور کار خود قرار داده است بنابراین ما از رسانه‌های مخالف دولت می‌خواهیم جامعه‌ای مقتدر و بهره‌مند از رهبری را آشفته و ناتوان نشان ندهند.
روی سخن معاون اول رییس جمهوری را باید متوجه رسانه ها و تریبون هایی دانست که طی سه سال و نیم اخیر با نفی مطلق هرگونه دستاوردی جز سیاه نمایی، پراکندن نگرانی در میان مردم و تصویر چشم اندازی مایوس کننده از آینده دستورکار دیگری نداشته اند و مبنای عمل خود را تنها اغراض سیاسی یا حتی فردی قرار داده اند؛ رسانه هایی که افزون بر اعتماد مردم به نظام، چهره های شاخص و ستون های انقلاب را هدف قرار داده و به دلیل غیریت انگاری در جهت تخریب نیروها و جریان های اصیل انقلاب از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند. تازه بودن رخداد درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی و روایت هایی که این روزها از هجمه های گسترده و ناجوانمردانه به استوانه نظام طی سال های اخیر صورت گرفته، برشی از کارکرد رسانه ها و تریبون های یادشده را در آستانه قضاوت مردم قرار می دهد.
رسانه های مغرضی که سال ها آخرین اولویت خود را خیرعمومی و منافع ملی قرار داده اند، افزون بر سیاست زدگی و وارونه و سیاه نمایی به شکلی مزمن با دوگانگی رفتاری دست و پنجه نرم می کنند. در کنار سکوتی که برخی در برابر بی تدبیری ها و تصمیم های ویران کننده دوره اجرایی پیشین پیشه کرده بودند، رویکرد معنادار این رسانه ها در برابر برجام به ویژه طی روزهای یکسالگی اجرای آن تازه ترین مثال و نمود در زمینه آسیب دوگانگی رفتاری است.
شماری از رسانه های مخالف دولت در حالی برجام را در روزهای یکسالگی اجرای آن آماج هجوم بی وقفه و غیرمنصفانه قرار دادند و دستاوردهای آن را به هیچ انگاشتند که رییس جمهوری منتخب آمریکا در تازه ترین مصاحبه مطبوعاتی خود سند توافق هسته ای را سراسر به سود ایران دانست و بر آن تاخت. نکته قابل تامل در چنین موقعیت هایی کتمان اخبار و اطلاعاتی است که دستاوردهای برجام را برای کشور می نمایاند و در برابر، کوچکترین بهانه خبری به بزرگترین حربه برای حمله به توافق هسته ای تبدیل می شود.
فراوانی مثال هایی از این دست علامت پرسشی بزرگ را پیش روی کارنامه رسانه های یاد شده قرار می دهد و با توجه به مقتضیات زمان کنونی که جریان آزاد اطلاعاتی و آگاهی بیشتر مردم است، آنان را در مقام ناظر و داور نهایی عملکرد رسانه های وارونه نما قرار می دهد؛ واقعیتی که اگر از سوی متصدیان رسانه های یادشده با چشم پوشی پاسخ یابد، این بازیگران را در عرصه نوین ارتباطاتی به حاشیه بی اعتمادی بیشتر و بی خاصیتی خواهد راند.

ایرنا