0 نظر
121 بازدید

برخی معانی یک تشییع جنازه

double-quot
تهران – جارپرس – تشییع جنازه آقای هاشمی واجد چه پیامی بود؟ بدون تردید نمی‌توان گفت که تمامی افرادی که در این تشییع جنازه شرکت کردند با یک انگیزه و هدف بوده‌اند.

کد خبر : 18543
تاریخ انتشار : شنبه 25 دی 1395 - 5:21
برخی معانی یک تشییع جنازه

در سرمقاله روزنامه «اعتماد» آمده است: ولی برحسب قراین و شواهد می‌توان معنایی را برای حضور غالب این مردم تعریف کرد. بیش از همه‌چیز باید پذیرفت که این حد از حضور را می‌توان یک رویداد خاص و فراتر از انتظار تعریف و توصیف کرد و چیزی نبود که بتوان آن را در قالب تشییع‌جنازه عادی توصیف کرد. با توجه به شخصیت و جایگاه سیاسی آقای هاشمی لزوما برای این حضور نیز باید معنایی سیاسی بار کرد. نخستین معنای مهم آن تعلق‌خاطر و اعتماد نسبی جامعه ایران به رهبران سیاسی آن است. درباره کم‌وکیف این تعلق‌خاطر می‌توان حرف زد، ولی هرچه هم گفته شود در اصل آن نمی‌توان تشکیک کرد. اهمیت این تعلق در حالی است که همه از وضع مشکلات جامعه و کمبودهایی که مردم با آن دست به گریبان هستند آگاهیم؛ مشکلاتی که بر هیچ‌کس پوشیده نیست.

برخی معتقدند که این حضور به نحوی نشانه‌ای از واکنش منفی مردم به بخشی از نهادهای رسمی بود. نکته‌ای که در این باره نمی‌توان نادیده گرفت این است که حتی اگر چنین هم باشد، این واکنش منفی از طریق ابراز احساسات نسبت به کسی شده است که بیشترین سابقه را در انقلاب و مدیریت اجرایی کشور داشته است. بنابراین در اصل معنای آن تعلق‌خاطر نمی‌توان تشکیک کرد زیرا چنین واکنشی به فردی بیرون این ساختار انجام نشده است.

این ابراز احساسات و اعتماد به کسی شده است که با وجود انتقاداتش به امور جاری و حتی بیان آنها، در اصل نظام و رهبری آن و… تشکیکی ندارد و تا آخرین لحظه عمرش در راس یکی از مهم‌ترین نهادهای رسمی و به صورت انتصابی فعالیت می‌کرد. این احساسات نسبت به کسی ابراز می‌شود که پس از ردصلاحیت برای نامزدی ریاست‌جمهوری رفتارش متفاوت از گذشته نمی‌شود و مسیر پیشین خود را ادامه می‌دهد، گویی که هیچ اتفاقی در رابطه او با حکومت پیش نیامده است.

معنای مهم دیگر آن پاسخی است به کسانی که تخریب و فحاشی و توهین را به جای نقد نشاندند. چیزی که این گروه هیچگاه نخواستند و متوجه آن نشدند و انتظار می‌رود که پس از این تشییع جنازه متوجه شوند این است که میان نقد و توهین و تخریب تفاوت بزرگی است. هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ لحن. نقد ارزیابی منصفانه و بیان نقاط ضعف و قوت با ادبیاتی محترمانه است که طرف نقد نیز از آن استفاده می‌کند و اگر نکرد به صورت جدی جایگاه خود را از دست می‌دهد. چنین نقدی نزد افکار عمومی تاثیر دارد. ولی تخریب و توهین نزد مردم اثرات معکوس دارد فقط نزد گروه توهین‌کننده است که گمان می‌کنند کاری انجام داده‌اند کارستان!

شاید در سال ١٣٩٢ فرصتی نشد که این گروه تندرو و بی‌منطق به نتایج اعمالش پی ببرد، ولی سال گذشته این فرصت پیش آمد که در انتخابات خبرگان متوجه اثرات عملکرد خود بشود. ولی اکنون صدای اثرات آن عملکرد واضح‌تر و رساتر از آن است که توهین‌کنندگان آن را نشوند حتی اگر دچار ثقل سامعه باشند. این رفتار تند و توهین‌آمیز اثرات منفی‌تری هم دارد؛ به این معنا که نقدهای واقعی درباره یک موضوع را به حاشیه می‌راند و از این نظر تخریب و توهین‌کنندگان نه تنها به اهداف خود نرسیدند، چه بسا مسیر معکوسی را طی کردند.

معنای بعدی این تشییع جنازه معطوف به سرنوشت رهبران انقلاب می‌شود. به طور معمول در انقلاب‌ها به دلایل گوناگون شکاف‌های بزرگی میان رهبران آن به وجود می‌آید. علت بروز این شکاف‌ها بیش از آنکه مسائل خصلتی و اخلاقی و شخصیتی باشد، ریشه در واقعیت انقلاب دارد. چرا که رهبران انقلاب در مبارزه با رژیم‌های استبدادی و بسته هرکدام ذهنیت‌های خاص خود را دارند و چه بسا این ذهنیت‌ها به دقت نیز شکل نگرفته باشد و تنها وجه مشترک آنان مبارزه با رژیم مستبد است و نوعی وهم و گمان بر همه مسلط می‌شود که گویی پس از براندازی رژیم، درباره آینده چه در روش و چه محتوای آن اتفاق نظر دارند. ولی پس از پیروزی همه متوجه می‌شوند که چنین نیست و تفاوت‌ها بیشتر از آن است که به ذهن می‌آمد و از این مرحله اختلافات آغاز می‌شود.

این موضوع در مورد انقلاب ایران نیز صادق بود، ولی آن مجموعه‌ای از رهبران اصلی انقلاب که در اطراف امام بودند، تاکنون کمابیش به شکلی اختلافات خود را مدیریت کرده‌اند که در فوت آنان بازتاب یافته و به نحوی از دنیا رفته‌اند که در انقلاب‌های دیگر کمتر مسبوق به سابقه بوده است و مردم نیز نسبت به آنان واکنش در خور خود را داشته‌اند.

در این انقلاب برخی به دست مخالفان مسلح شهید شدند، مثل مرحوم بهشتی و باهنر و دیگرانی که به صورت عادی فوت کردند مشمول این ابراز احساسات شدند. چه خودِ مرحوم امام، چه احمد آقا، چه آقای موسوی اردبیلی و اکنون آقای هاشمی و پیش از این دو مرحوم مهدوی‌کنی. حتی مرحوم آیت‌الله منتظری نیز با وجود اختلافات و اتفاقات ناخوشایند؛ هنگام فوت با عزت تمام و حمایت رسمی مشایعت شدند.
اینها هم ظرفیت‌هایی است که نظام موجود دارد. ولی آیا امکان و توان استفاده از این ظرفیت‌ها را داریم؟ آینده نه‌چندان دور در این باره نسبت به عملکرد ما قضاوت خواهد کرد.

*منبع: روزنامه اعتماد، ۱۳۹۵٫۱۰٫۲۵

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.