بازیابی لذت کودکی

double-quot

تهران – جارپرس – بسیاری از ما ناراحتیم که چرا نمی توانیم مانند دوران کودکی از چیزهای ساده لذت ببریم؛ شیطنت کنیم و در زندگی شاد باشیم. این مساله معمولا به این خاطر است که بخشی از وجودمان را در دوره ای پیش از بلوغ جا گذاشته ایم یا به عبارت دیگر خود را گم کرده ایم. اما این بدان معنا نیست که رهایی از این حالت و رسیدن به خوشبختی کار سختی باشد بلکه بسیار ساده تر از چیزی است که به نظر می رسد. در ادامه طی سه یادداشت به بیانی مختصر از این موضوع و راه حل آن می پردازم.

کد خبر : 20360
تاریخ انتشار : چهارشنبه 23 فروردین 1396 - 11:30
بازیابی لذت کودکی

 

سه یادداشت ساده بر اساس نظریه ها و تحقیقات صاحب نظران و راهکارهای روانشناسان مجرب و البته تجارب، تحقیقات و فعالیت های اینجانب تهیه شده و در عین سادگی، موثر و کاربردی نیز هست. از سوی دیگر روشن است که ایجاد تغییرات درونی و شخصیتی به کمک یک مشاور معتمد نیز نیاز دارد.

 

مشکل کجاست؟

معمولا کسانی که یک دوره سخت را پشت سر گذاشته اند و یا زمانی را بین افراد ناسالم و در محیط های نامناسب گذرانده اند که با احساس و طبیعت آنها همسو نبوده به این مشکل مبتلا می شوند یعنی ناخودآگاه در یک شرایط نامناسب متوقف می شوند.

این مشکل در بین کودکانی که در سنین پایین از سوی اطرافیانشان مورد کم توجهی قرار می گیرند یا مجبور به انجام کارها و تکالیفی بوده اند که سخت تر و بالاتر از سطح سنی آن ها بوده بسیار معمول است؛ آن ها بعنوان یک عکس العمل دفاعی ارتباطشان با اجتماع را قطع می کنند. کمتر می خندند و کمتر شادی می کنند تا راحت تر از خود محافظت کنند و قدرتشان را به “بزرگتر” ها نشان دهند.

 

چرا به اینجا رسیدیم؟

در آن دوره هر کدام از این واکنش ها می تواند موثر و نتیجه بخش باشد اما مساله این است که نباید ادامه پیدا کند و باقی ماندن در گذشته یکی از ریشه های اصلی این مشکل است.

یکی دیگر از ریشه های این مساله خشم ها و ناراحتی های غیرمنطقی و روزمرگی هایی است که با طبیعت انسان در تضاد است.

علاوه بر همه این موارد روشن است که خصلت های منفی فکری و رفتاری، عامل اکثر مشکلات هستند و برطرف ساختن آن ها درمان تمام دردهاست.

 

درمان

برای رهایی از هر مشکلی اول باید آن را شناخت و پذیرفت. مرحله بعد یعنی درمان بسیار آسان است.

حال که بدنبال چیزی هستیم که آن را از دست داده ایم اول باید بپذیریم که مشکل در خود ماست و سعی کنیم تا ریشه را بیابیم. از چه زمان و به چه علت زندگی برایمان تلخ شده است و چرا از زندگی که داریم راضی نیستیم و تصور می کنیم که در دوران کودکی شادتر بودیم؟

تمام انسان ها با گذر زمان به بخشی از آرزوهای خود دست می یابند اما بسیاری از ما ایرانیان بخاطر روزمرگی ها و بی توجهی که نسبت به خود داریم چندان خوشحال نمی شویم و به شکوه کردن ها و گلایه هامان ادامه می دهیم. حال باید این رفتار معمولمان را متوقف کرده و یکبار زندگی خود را مرور کنیم تا بفهمیم مشکل از کجاست؟

 

سعید حسین زاده موحد

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.