0 نظر
110 بازدید

(( جهان موزون ))

double-quot

یکی از آداب تلاوت قرآن توجه به معانی قرآن و اندیشیدن در آیات آن است. به این معنا که هر مسلمانی موقعی که قرآن می‌خواند باید به معانی آیات توجه کند، پیام آیه را بفهمد و خود را مخاطب کلام خدا بداند تا زمینه عمل به آیات قرآن کریم را در خود فراهم سازد. برای

کد خبر : 31527
تاریخ انتشار : جمعه 29 آذر 1398 - 21:42
(( جهان موزون ))

یکی از آداب تلاوت قرآن توجه به معانی قرآن و اندیشیدن در آیات آن است. به این معنا که هر مسلمانی موقعی که قرآن می‌خواند باید به معانی آیات توجه کند، پیام آیه را بفهمد و خود را مخاطب کلام خدا بداند تا زمینه عمل به آیات قرآن کریم را در خود فراهم سازد.

برای این منظور از هنگام شروع تلاوت (استعاذه) تا اتمام قرائت لازم است قاری قرآن افکار خود را متمرکز کند، به چیز دیگری جز قرآن و معانی آن فکر نکند. اصولاًَ خواندن قرآن بدون تدبر در آن، ارزش قابل توجهی ندارد؛ زیرا هدف از نزول قرآن، عمل به آیات آن است و توجه به معانی و تدبر در قرآن،‌ مقدمه و دریچه‌ای به سوی عمل است.

امام علی علیه السلام درباره اهمیت تدبر در قرآن چنین می‌فرماید: «اَلا لاخَیْرَ فی قِراءَهٍ لَیْسَ فیها تَدَبُّر…» بدانید قرائتی که همراه با تدبّر نباشد، خیری در آن نیست.

در سوره شمس به مجموعه ای از یازده قسم مواجه می شویم قطعاً هر قسم و تکرار آن نشان از اهمیت موضوع دارد .ما در این مقاله مختصر قصد آن داریم که اندکی قرآن رادرک کنیم که چه پیامی با این تاکیدات فراوان برای جامعه بشری دارد.

سوره شمس با چند قسم آغاز می شود بسم الله الرحمن الرحیم ۱- و الشَمسِ و ضُحَاهَا ، قسم به خورشید و به وقت گسترش آفتابش ۲- والقَمرِ إذا تَلاهَا ، وبه ماه آنگاه از پی آن رود ۳- والنهار إذا جلّاها ، و به روز آنگاه که آن را تجلی بخشد ۴- واللیل اذا یغشاها ، و به شب آنگاه که آن را می پوشاند ۵- وَالسَّماءِ وَ مَا بَنَاهَا ، و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد ۶- والارض و ما طحاها ، وبه زمین و آنکه آن را بگسترد ۷- و نفس و ما سوّاها ، و به نفس و آنکه آن را سامان داد.

آیه ۷ به نکته مهمی اشاره می فرماید ،در آیات قبل فرمود: ای انسان ببین جهان را منظم آفریدم و در آیه هفت می افزاید: تو را هم مانند جهان موزون آفریده ام . این دقائقی که در عالم کشف کرده ای ، ای انسان همان دقت در تو هم وجود دارد.

این چگونه نظمی است که خداوند در نفس انسان آن را به ما می شناساند .در آیه بعد می فرماید 🙁 فألهمها فجورها و تقواها) ( پس به او الهام کرد فجورش و تقوایش را ) یعنی آن که خواست بر خلاف سرمایه درونیش که در مسیر خداوند است حرکت کند، آن وجدان بیدار بر سرش فریاد می کشد که نکن و در راه درست آن جان شیرینت را بکار ببند و در آیه بعدش می فرماید: ( قد افلح من زکاها) (که بی شک هرکس آن را تزکیه کرد رستگار شد .) یعنی علف هرز گناه را کنار بگذار تا سرمایه الهی درونت خود به خود با نور فطرت ،تو را به رستگاری برساند. (قد خاب من دسّاها) (بی شک هر کس آن را دفن کرد ناکام ماند). بطور مثال ابتدا آینه صاف است و تصویر را نشان می دهد بعد که خاک فرا گرفت با تزکیه پاک می شود و اگر پاک نکردی و هر بار گناه بر گناه افزودی آن زمان تصویر آینه کامل از بین می رود و زیر خاک گناه مدفون می شود.

اگر بخواهیم مصداق را بیان کنیم اینکه شخص حاضر است چند سال بیرون نرود تا حجابش حفظ شود و شخصی دو دستی حجابش را تحویل می دهد ، این شخص ابتدا اینگونه نبود آرام آرام بی حجاب می شود ابتدا دشوار است به تدریج در شخص عادی می شود،آن در شخص و بعد در جامعه این فراگیر می شود.این دزدی های چند میلیاردی که در جامعه اتفاق می افتد، اینگونه نبود که در ابتدا شخص بتواندچنین کاری را انجام دهد؛ بلکه اندک اندک با کم کاری ،اخذ رشوه وبی عدالتی تا به آنجا می رسد که چند میلیارد از بیت المال را به جپاول ویغمامی برد. به اصطلاح تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود.

بعد قرآن از فرد بر می گردد به جامعه ،با بیان مصداق می خواهد بفرماید: تزکیه کردن برای جامعه هم لازم است، زیرا قوم ثمود که شاهد مثال قرآن است .گروهی بودن که نفس را دفن کردن ، نفسی که از اعتدال خارج شده دست به سرکشی زده و اولین ظهور سرکشی نفس در مقابل پیامبر قرار گرفته و او را مکذب می داند (کذبت ثمود بطغواها) قوم ثمود به سبب طغیانش تکذیب کرد، یعنی اول کسی این کار را می کند رسول درونی خود را پنهان کرد و بعد رسول ظاهری را انکار کرد .(اذا نبعث اشقاها ) (آنگاه که تیره بخت ترینشان بر انگیخته شد)، یک نفر از آنها انتخاب شد ، چون منتخب آنها بود هر چند دیگران این کار را انجام ندادند اما با حمایت از شقی ترین قوم که نماینده آنها بود خداوند می فرماید: همه این کار را کردن ( فقال لهم رسول الله ناقه الله و سقیاها) (پس رسول خدا به آنان گفت شتر خدا به آب نوشاندنش را)، (فکذبوه فعقروها فدمدم علیهم ربهم بذنبهم فسوّاها) پیامبر را تکذیب کردند ، پس آن ناقه را پی کردن ،و پروردگارشان آنان را به سبب گناه شان به عذاب فرو گرفت ، پس آن را یکسان ساخت (فعقروها) همه کشته شدن چون آن یک نفر شقی نماینده کشتن شتر از طرف همه قوم بود- فَدَمدَمَ( بهم زد) فسوّاها( و صاف کرد آنهارا) ولایخاف عقباها ( از عاقبت آن نمی ترسد) شاید این فکر در ذهن ما باشدکه خداوند هیچ وقت همه را از بین نمی برد ، خدا می فرماید: چه کسی می خواهد از من باز خواست کند ، اگر شما از اعتدال خارج شوید همه شما را از بین می برم و از عاقبت آن خوفی ندارم.

نتیجه اینکه اگر می خواهیم جامعه پاک و منزه گردد، راه آن تزکیه افراد جامعه و سپس کل جامعه است و با شعار دادن” کار” از پیش نمی بریم و بهترین راه تزکیه جامعه -امر به معروف و نهی از منکر است . امر به معروف و نهی از منکر چه از جنس اقتصادی ،چه اخلاقی و چه سیاسی موانع رشد را از بین می برد و در مسائل دنیوی و اخروی جامعه به پیشرفت های بزرگی دست خواهیم یافت.

یعنی جامعه نباید مانند قوم ثمود باشد. نه جنایت کار باشد، نه رضایتمندان از جنایت که نقطه اوج چنین جامعه آرمانی همان جامعه مهدوی است، که برای رسیدن به آن باید خود و جامعه را تزکیه کرد، تا بستر را برای جامعه مهدوی آماده نمود و بعد آن را طلب کرد.

حجت الاسلام محمد مهربان اوجائی

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.