عطش حیات بر لبان بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران
وقتی زاینده رود دست به دامن عُمان شد


به گزارش جارپرس از ایرنا زاینده رود، رودی که روزگاری سرچشمه حیات و تمدن اصفهان بود، امروز در شرایطی بحرانی قرار گرفته است. خشکی بستر آن نه تنها سیمای شهر را دگرگون کرده، بلکه زنجیرهای از بحرانها را برای استان رقم زده است؛ از فرونشست زمین گرفته تا تشدید آلودگی هوا و برخاستن گرد و غبار. پیامدهایی که سلامت شهروندان و حتی معیشت و آینده اصفهان را به شدت تهدید میکند.
تالاب گاوخونی در پایاب زاینده رود اکنون در وضعیتی قرار دارد که پژوهشهای اخیر نشان میدهد غلظت فلزات سنگین در گرد و غبار آن تا هزار برابر بیش از حد مجاز است؛ هشداری که تنها به حاشیه تالاب محدود نمیشود، بلکه تا شعاع صدها کیلومتر میتواند پیامدهای خطرناک زیستمحیطی و انسانی به جا بگذارد.
با وجود سالها مطالبه گری رسانهها، فعالان و کارشناسان، هنوز طرحهایی همچون بهشتآباد و کوهرنگ به دلیل مخالفتها و مسائل زیست محیطی نیمهکاره ماندهاند در حالیکه پیشتر تخصیصهایی از زاینده رود برای بخشهای مختلف، با تکیه بر آورده چنین پروژههایی صورت گرفته است.
این تخصیصهای بی پشتوانه در کنار بارگذاریهای گسترده، بهویژه در بخش کشاورزی و همچنین برداشتهای بیرویه در بالادست، امروز زاینده رود را به نقطهای رسانده که خود دیگر رمقی برای زایش و زندگی ندارد.
هرچند در سال جاری فاز نخست انتقال آب از دریا به اصفهان آغاز شده و بخشی از آن، در اختیار پالایشگاه اصفهان قرار گرفته و بخشی دیگر به فولاد مبارکه خواهد رسید، اما این میزان آب نمیتواند به تنهایی جایگزین برداشتهای کلان صنایع و کشاورزی از منابع سطحی و زیرسطحی شود.
کارشناسان بر این باورند که با اجرای فاز دوم این طرح و انتقال سالانه تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب به اصفهان است که میتوان به کاستن معنادار وابستگی صنایع به منابع زاینده رود و البته آبهای زیر سطحی امید داشت و بتوان با تخصیص اندک اما حیاتی به خود رودخانه، بار دیگر جریان آب در بستر خشک آن دیده شود.
صنایع، به عنوان بهرهمندان از این منشا حیات بخش اصفهان در طی سالهای متمادی باید بیش از گذشته پاسخگو باشند و با تکمیل فاز دوم انتقال آب از دریا در جبران خسارتها و تأمین آب برای زاینده رود نقش ایفا کنند.
امروز زاینده رود و تالاب گاوخونی نه تنها مسالهای محلی بلکه موضوعی ملی است و ادامه وضعیت موجود میتواند تبعاتی جبرانناپذیر بر سلامت، اقتصاد و محیط زیست نه فقط اصفهان که فلان مرکزی ایران برجای گذارد.
بر همین اساس، برای واکاوی بیشتر این وضعیت و مرور پیگیریها و چالشهای گذشته و پیش رو، با مهران زینلیان، معاون عمرانی پیشین استانداری و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت و گو کردهایم. او در دوره مسوولیت خود از نزدیک درگیر این پرونده بوده است اما همواره این پرسش مطرح بوده که چرا علیرغم تلاشها و وعدهها، نتیجه ملموسی برای زاینده رود حاصل نشد. می خواهیم بدانیم از نگاه او چه اقداماتی انجام شده، چرا بسیاری از آنها بیثمر مانده و چه راههایی برای نجات زاینده رود پیش روی اصفهان قرار دارد.
در رابطه با طرح انتقال آب دریا به اصفهان بگویید؛ بلاخره آب در فاز اول به اصفهان رسید. اساسا افتتاح فاز اول چقدر به کاهش بارگزاریها بر زاینده رود و آبهای زیر سطحی کمک میکند؟
– طرح انتقال آب دریا سالها بر روی کاغذ مطرح بود اما در دولت شهید رئیسی بود که طراحی آن تکمیل و وارد فاز اجرایی شد و در دولت چهاردهم هم فاز ابتدایی آن مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
در ابتدا بحث انتقال از خلیج فارس بود اما به خاطر مسائل متعددی از جمله کیفیت آب، مسائل زیست محیطی و پدافند غیرعامل، تصمیم گرفته شد انتقال از دریای عمان و با احداث آبگیر اختصاصی برای اصفهان صورت بگیرد؛ حتی پدافند کل کشور هم به طور رسمی اعلام کرد که برداشت بیشتر از خلیج فارس امکانپذیر نیست، ضمن اینکه آبگیر مورد نظر در خلیج فارس فقط توان برداشت حدود ۴۰۰ میلیون مترمکعب در سال را داشت در حالی که تنها برای اصفهان همین میزان مجوز داده شده بود.
بر همین اساس خط ۲۰۰ هزار مترمکعبی از عمان به اصفهان اجرا شده است. بحث این بود که ۳۰ درصد ظرفیت این خط برای پشتیبانی از آب شرب و بقیه برای جایگزین نمودن با آب صنعت مورد استفاده قرار بگیرد.
در واقع میزان آبی که اکنون و در مرحله اول اجرای طرح به اصفهان منتقل می شود اتفاقی لازم بود اما برای استان اصفهان به هیچ وجه کافی نیست و برآورد کارشناسان این است که حداقل ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب باید به اصفهان منتقل شود تا در دراز مدت اثرگذار باشد.
خبرنگار: نقش صنایع استان در این پروژه چیست؟ چقدر اهمیت دارد که فاز دوم این طرح برای برداشت فشار صنایع بر منابع آبی سطحی و زیر سطحی اصفهان مطالبه و پیگیری شود؟
– از ابتدا قرار بر این بود که همه صنایع بزرگ مثل فولاد، ذوبآهن، پالایشگاه و سایر صنایع استان به این آب پایدار متصل شوند و بارگذاری روی زاینده رود کاهش پیدا کند. مصوبات متعددی در این زمینه وجود دارد و انتظار این است که این صنایع که سالها از منابع استان استفاده کرده و سود بردهاند، در این پروژه سهم خود را ایفا کنند. این مساله منطقی است و حتی رهبر معظم انقلاب هم در دیدار اخیرشان بر این موضوع تأکید کردند.
خبرنگار: این طرح چقدر میتواند به احیای زاینده رود کمک کند؟
– احیای زاینده رود نیازمند اجرای همزمان و کامل تمام مصوبات قبلی و بسته راهکارهای احیای زاینده رود، مصوب شورای برنامه ریزی و توسعه استان اصفهان است. این طرح انتقال آب دریا با انتقال ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب پایدار به اصفهان میتواند بخشی از مشکل را حل کند اما به تنهایی برای احیای زاینده رود کافی نیست. باید همزمان پروژههای دیگر تامین کننده منابع آب استان مثل بهشتآباد، کوهرنگ ۳ و ماندگان هم اجرا شوند و از طرف دیگر، اصلاح الگوی مصرف، کنترل برداشت ها و توقف بارگذاری های اضافه و مستمر در بالادست نیز صورت گیرد. به واقع تنها در این صورت میتوان امیدوار بود که زاینده رود دوباره احیا شود.
خبرنگار: با توجه به آلودگیهای ذرات گرد و غبار موجود در زاینده رود و تالاب گاوخونی به فلزات سنگین، به نظر شما کدام پروژهها باید اولویت داشته باشند تا اقدام عاجلی برای کنترل این شرایط و امیدی برای احیای حداقلی رود باشد؟
– همانطور که ذکر شد ما در شورای برنامه ریزی و توسعه که بالاترین نهاد تصمیمگیری در استان است مصوبهای زیرعنوان «بسته احیای راهکارهای زایندهرود» داریم که به وزارت نیرو و حتی ریاست جمهوری هم رفته است.
به نظر من باید این مصوبه کامل اجرا شود؛ نه اینکه بخشی از آن را اجرا و بخشی را رها کنیم. همه پروژهها باید با هم پیش برود. البته تضاد منافع زیاد است و همین مانع جدی اجرای کامل میشود. پیگیری نمایندگان مجلس و بیش از آن، پیگیری حقوقی توسط همه ذینفعان در این زمینه میتواند کمک کند.
در حال حاضر نیز علیرغم اینکه وضعیت کنونی آب پشت سد زاینده رود مساعد نیست، بخش قابل توجهی از آب رها شده برای شرب مردم اصفهان در مسیر برداشته میشود. در حالیکه میزان رهاسازی از سد حدود ۲۲ مترمکعب بر ثانیه است، اما وقتی به اصفهان میرسد چیزی حدود ۱۱ تا ۱۴ مترمکعب بر ثانیه میشود. پرسش ساده این است: بقیه آب کجا میرود؟ متأسفانه باید گفت بخشی مربوط به فروشهای مالِ غیر توسط وزارت نیروست؛ یعنی آبی که حقابه دیگران بوده، در سال ها و دوره های مختلف چندباره و بدون پشتوانه قانونی پروانه دادهاند و فروختهاند. بخش دیگر هم مربوط به برداشتهای غیرقانونی و غیر مجازی است که در طول مسیر صورت می پذیرد. در هر ۲ مورد یعنی هم «فروش مال غیر» و هم برداشتهای غیرمجاز، وزارت نیرو باید پاسخگو باشد.
خبرنگار: شما ریشه اصلی این وضعیت را در چه میدانید؟
– به نظر من مشکل اصلی، ضعف مدیریت در وزارت نیرو و سپس سازمان محیط زیست و عدم تصمیم گیریهای فنی و درست به دلیل فشارهای سیاسی است. آنها یا سکوت میکنند یا تصمیمگیری را به تعویق میاندازند. در جلسات متعدد هم معمولا پاسخ منطقی داده نمیشود و موضوع به «بررسی مجدد» و «نامهنگاریهای بیپایان» ختم میشود. در حالی که مدیریت آب در کشور خشکی مثل ایران نیازمند عقلانیت، شجاعت در تصمیمگیری و پرهیز از نگاههای بخشی و سیاسی است.
خبرنگار: صحبتی به نقل از معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست منتشر شده با این مضمون که اصفهان باید بین پروژههای ماندگان و بهشتآباد یکی را انتخاب کند. نظر شما در این رابطه چیست؟
– این حرف هیچ مبنای علمی ندارد. این ۲ طرح مربوط به ۲ منطقه مختلف با وضعیت اقلیمی و زیست محیطی متفاوت اند. درخصوص بهشت آباد مطالعات وجود دارد و می توانستیم هر پنج سال با انتقال یک میلیارد مترمکعب آب، هم به پایین دست برای جلوگیری از سیلاب کمک کنیم و هم به حل مشکلات آبی استانهای فلات مرکزی.
خبرنگار: ما در تخصیصهای آبی حوضه زاینده رود، برای محیط زیست تخصص جداگانه داریم؟
– بله، تخصیص برای محیط زیست در اسناد وجود دارد و حتی عدد قابل توجهی هم برای زاینده رود و تالاب گاوخونی لحاظ شده اما متأسفانه در عمل بیش از ۹۰ درصد این تخصیصها محقق نشده است. سؤال اینجاست: چه کسی باید پاسخگو باشد و چه کسی باید مطالبه کند؟ به نظر من وزارت نیرو باید پاسخگو و سازمان محیط زیست باید مدعی باشد اما عملاً هیچکدام اقدام مؤثری انجام ندادهاند. تنها در یک مورد، آن هم با فشار استانداری، شکایتی از سوی محیط زیست اصفهان مطرح که نهایتاً منجر به رهاسازی مقدار محدودی آب در پاییز ۱۴۰۱ برای تالاب گاوخونی شد.
خبرنگار: مصرف آب توسط صنایع تا چه میزان است؟
– صنایع سهم دارند، اما خیلی کمتر از آنچه گفته میشود. مصرف آب صنایع را بزرگ میکنند تا صورت مساله منحرف شود. در واقع بخش اصلی مشکل، همان فروشهای وزارت نیرو و برداشتهای غیرقانونی در بالادست است. اگر شفاف سازی شود، مشخص میشود که خود وزارت نیرو نقش اصلی را در ایجاد وضعیت کنونی داشته است.
خبرنگار: به نظر شما راهحل اصلی برای احیای زاینده رود چیست؟
– رسانهها باید مطالبه گری کنند، اما تجربه نشان داده گوش شنوای چندانی وجود ندارد. به همین دلیل راهکار اصلی، شکایت حقوقی و کیفری از افرادی است که در طول سالهای گذشته با سوء مدیریت و ترک فعلهای زیاد زاینده رود را به این روز انداخته اند. نه از دستگاه بلکه از افراد تصمیمگیر باید شکایت کیفری و حقوقی کرد.
برای مثال پروژه بهشتآباد اگر قابل اجرا نیست باید رسماً اعلام و متوقف شود (و البته باید به مردم و نظام پاسخگو باشند)، نه اینکه هر ماه صدها میلیون به مشاور و پیمانکار پروژه پرداخت شود در حالی که چندین سال است این طرح متوقف است. اگر هم قابل اجراست که معتقدم چنین است باید شفاف و سریع وارد فاز عملیاتی شود. این بلاتکلیفی غیرقابل قبول است.
خبرنگار: شما که پیشتر دارای مسوولیت در استانداری بودید، قطعا پیگیر اموری که اشاره میکنید بودهاید اما چرا به نتیجه نرسیدید؟
– زمانی که در استانداری بودم، چون در چارچوب بخش دولتی فعالیت میکردیم، عملاً پاسخی به شکایتها یا مکاتبات ما داده نمیشد. در واقع، ساختار اداری مانع بود. اما من همیشه تأکید داشتهام که در نظام جمهوری اسلامی، صالحترین مرجع برای این موضوع قوه قضاییه است. اگر افراد ذینفع و کارشناسان حقوقی وارد شوند و از مدیران تصمیمگیر خاطی در ادوار گذشته شکایت کنند، شاید این روند جلوی ترک فعلها و تصمیمهای غلط آینده را بگیرد.
خبرنگار: چرا در سالهای گذشته، بهویژه در دورهای که شما مسوولیت داشتید، نتوانستیم وزارت نیرو را قانع کنیم تا نظارت و کنترل جدیتری بر برداشتهای بیحساب از زاینده رود اعمال شود؟
– واقعیت این است که متأسفانه در وزارت نیرو سوءمدیریت عمیقی وجود دارد. بارها در سطح وزیر، معاونت آب، رئیس حوزه و و دیگر مدیران مطرح شد، اما اقدامی صورت نگرفت. به دلیل همین سوءمدیریت است که پروژههایی مثل بهشتآباد سالهاست بلاتکلیف و بدون نتیجه ماندهاند. اگر بهشت آباد غلط است – که شخصا معتقدم چنین نیست – باید رسماً تعطیل شود و وزارت نیرو پاسخگوی نیازهای مردم و زمانهای تلف شده باشد. این بیعملی و نبود شجاعت در تصمیمگیری یا شاید تضاد منافع، باعث شده وزارت نیرو کارآمدی لازم را نداشته باشد.
خبرنگار: در این میان نقش سازمان حفاظت محیط زیست چه بوده است؟ چرا درخصوص برخی پروژهها مثل ماندگان ابهام وجود دارد؟
– درباره پروژه ماندگان باید بگویم این طرح بالاترین سطح مطالعات و مجوزهای زیست محیطی را داشته و مطالعات آن در اصفهان و حتی در کمیتههای تخصصی ملی تأیید شده است اما متأسفانه کمیته اصلی محیط زیست کشور مصوبه نهایی را با اطاله کردن موضوع صادر نکرد.
گاهی هم موضوعات غیرمرتبط، وارد بحثهای علمی و تخصصی شد و کار را به تأخیر انداخت. در واقع، سکوت و بیعملی سازمان محیط زیست باعث سوءاستفاده و تعویق پروژهها شده است.
ماندگان پروژهای جدید نیست؛ بلکه همان سهم اصفهان از طرح «خِرسان» است که سالها مجوز داشته است و در حال ساخت بود. تنها تفاوت این است که محل اجرای آن ۲۰ کیلومتر بالاتر و در محدوده اصفهان قرار گرفت تا مدیریت محلی بهتر عمل کند و تضاد منافع کاهش یابد ضمن اینکه مطالعات زیست محیطی آن بهطور کامل انجام شده و رقم برداشت آب هم بسیار محدود است. چیزی حدود ۲۸۰ میلیون مترمکعب از حدودا یک و نیم میلیارد مترمکعب آبی که سالانه از آن مسیر به سمت خلیج فارس میرود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰