بنویس پیرمرد ولیعصر

یکی دو بار حدود ساعت ۱۶، ۱۷ وقتی مشغول کار در اتاق خبر بودم صدای موسیقی او مرا به سمت پنجره کشاند ولی وقتی به طبقه پایین می رسیدم نه خبری از پیرمرد خمیده بود و نه حتی نجوای موزیک.

سرانجام چند روز پیش به او رسیدم؛ رفتم جلو سرش پایین بود . برای این که تعجب نکند اول توضیح دادم که خبرنگارم و در خبرگزاری کار می کنم اگر دوست دارد برای مصاحبه آماده ام .

تعجب کردم که راحت درخواست مرا پذیرفت ولی بعدا فهمیدم فایده رسانه را می داند. اسمش علی اصغر کمالیان است ، مشکل تنفس دارد ، ۷۰ ساله است و به سختی حرف می زند.

گفت که معلم باز خرید آموزش پرورش است ولی حالا حرفه اش پخش موسیقی و نوحه و عزاداری برای عابران در خیابان ولیعصر (عج) است.

تا یک سال پیش شعر و نوحه هم می خوانده و از این راه امرار و معاش می کرده است.

کمالیان گفت ۳ فرزند دارد که دوتای آنها فوق لیسانس دارند و در آموزش و پرورش و شرکت نفت مشغول کار هستند ، فرزند سوم مشغول کارهای فنی است.

وقتی از درآمدش می پرسم می گوید خدا را شکر خوب است. مخصوصا از وقتی از رسانه های آن ور آبی از وی خبر پخش کردند.

می گوید از ساعت ۱۶ تا ۲۲ از خیابان شهید بهشتی به سمت میدان ولیعصر با گاری خود که باندهایی به آن وصل شده ، حرکت می کند. در ایام عید آهنگ عید و روزهای عزا آهنگ عزاداری پخش می کند.

چانه اش گرم شده بود . گفت: علاقه مردم به موسیقی را می شناسد ، وقتی موزیک های غم انگیز می گذارد مردم بیشتر دوست دارند. حرف هر کسی را برای پخش نوع خاصی از موسیقی نمی پذیرد و بر اساس اصول خود این کار را انجام می دهد.

وقتی از پیر مرد پرسیدم چرا هنگام حرکت در خیابان سرش را پایین می گیرد، گفت : دوست ندارم چشمم به چشم عابران یا مغازه داران بیفتد و آنان از سر ناچاری و رودربایستی پول بدهند.

حالا که به آخر مصاحبه ام نزدیک می شوم دل را به دریا زده و از وی درآمد روزانه اش را می پرسم و پیرمرد پاسخ می دهد متوسطه درآمد روزانه اش حدود ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان است.

وی ادامه می دهد، وضعیت مالی فرزندانش خوب است ولی تا حالا نیازی به پول آنها نداشته است تنها ترسش از این است که روزی نتواند گاریش را بکشد و برای مردم موسیقی پخش کند.

در پاسخ به این سوال که دوست داری به چه نامی شناخته شود ، گفت ، پیرمرد ولیعصر .

منبع : ایرنا