0 نظر
116 بازدید

مدیریت بهینه مصرف آب ضرورتی انکار ناپذیر

double-quot

تهران – جارپرس – بحران آب در بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران، روز به روز ابعاد پیچیده تری به خود می گیرد. مدیریت در مصرف ضرورتی انکار ناپذیر و پیش شرط تحقق سیاست تعادل بخشی منابع آبی است که باید برای اجرای آن، برنامه های مختلفی از جمله توسعه سامانه آبیاری نوین، اقدام های قانونی و کنترلی، اصلاح رفتاری و فرهنگسازی در سطح جامعه در دستور کار قرار گیرد.

کد خبر : 21672
تاریخ انتشار : دوشنبه 26 تیر 1396 - 5:45
مدیریت بهینه مصرف آب ضرورتی انکار ناپذیر

مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.

گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۶ داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.

**برداشت بی رویه منابع آبی زمینه ساز خشکسالی
ایران کشوری خشک و نیمه خشک است اما با توجه به موقعیت جغرافیایی، دارای چهار اقلیم و فصول چهارگانه است که این مساله این کشور را استثنایی کرده است. اما چند سالی، دچار کم آبی شده و در واقع زنگ خطر برداشت بی رویه منابع آبی آن به صدا درآمده است؛ بسیاری از تالاب ها و رودخانه ها خشک شده اند که ادامه این روند بسیار خطرناک خواهد بود و به اعتقاد برخی کارشناسان تا چند سال آینده برای تامین آب شرب هم با مشکل مواجه می شویم هرچند در حال حاضر نیز بسیاری از شهرها با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند.

روزنامه«ابتکار» در گزارشی با عنوان«خزان تابستانی چنارها»‌ به خشک شدن یکباره درختان پایتخت در فصل گرما به علت بی‌آبی پرداخت و نوشت:‌ پاییز زودتر از همیشه به تهران رسیده است. چنارهای تهران خزان نشده لباس پاییزی به تن کرده‌اند و دل از برگ‌هایشان کنده‌اند. هنوز یک ماه از تابستان گرم تهران نگذشته که برگ‌های زرد چنارها روی زمین خود نمایی می‌کنند. تیر ماه گویا تیرش را به هدف زده، بی‌آبی و گرما درختان را وادار به خانه تکانی زودهنگام سالیانه کرده است. درختان سالانه در پاییز برگ‌های خود را از دست می‌دهند. این موضوع را همه به خوبی می‌دانند. به طور سنتی گمان می‌شد علت این اتفاق کاهش دما در فصل پاییز است که به درختان اجازه می‌دهد وارد مرحله ‌ای از استراحت و ذخیره انرژی شوند. البته فرضیات مختلفی درباره علت ریزش برگ ‌های درختان وجود دارد.

در ادامه می خوانیم: علت برگ ریزی درختان تنها کم شدن آب نیست چرا که گیاهانی نیز که در آب رشد می‌کنند مانند زنبق آبی هم برگ ریزی می‌کنند. اما علت برگ ریزی زود هنگام درختان در تابستان چه چیزی می‌تواند باشد؟ افزایش ناگهانی دمای هوا در فصل تابستان و آبیاری نامناسب درختان شهر سبب خزان زودهنگام درختان شده است و رعایت اصول صحیح آبیاری فضای سبز از جمله زمان مناسب آبیاری می‌تواند با این پدیده مقابله کند و اثر تنش گرمای هوا بر درختان را خنثی کند. مکانیزم ریزش برگ مکانیزم خاصی است که بیشتر به معجزه شبیه است. اما چرا برگ می‌ریزد؟ این درخت است که تصمیم می‌گیرد برگش را از دست دهد. وقتی آب کم می‌شود برگ‌ها به صورت تبخیر و تعریق از خود آب پس می‌دهند. روزنه‌هایی روی برگ است که به محض اینکه گیاه آب گیری می‌کند، گیاه مقدار زیادی از آب را از طریق آنها از دست می‌دهد.

روزنامه«قانون» با انتخاب گزارشی با عنوان«بحران آب در کمین امنیت غذایی»‌می نویسد:‌ بحران آب در ایران سال‌هاست که شروع شده اما گویی گوش شنوایی برای شنیدن صدای سوت این بحران وجود ندارد. همین تازگی‌ها، خبرهای بد بسامد بیشتری پیدا کرده‌اند: کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، کمیته ای با نام «کمیته امنیت آب» تشکیل داده و محمد مهدی برومندی، رییس این کمیته اعلام کرده که نتیجه بررسی‌های این کمیته به اطلاع مقام معظم رهبری نیز خواهد رسید. در شورای امنیت ملی کشورنیز که مهم‌ترین رکن امنیتی کشور و متشکل از تمامی مسئولین اجرایی، تقنینی، قضایی و نظامی است، درباره آب صحبت شده است. در فهرست ‌بندی های مختلف از بحران ‌های اساسی ‌ای که ایران در سال‌ های پیش ‌رو با آن‌ها دست در پنجه خواهد بود، بحران آب یا مقام اول را دارد یا مقام دوم؛یعنی بالاتر از بحران‌ هایی نظیر بحران بیکاری که خود به اندازه کافی نگران‌کننده است.‌

در ادامه این گزارش آمده است: کمبود آب، قیمت استحصال آب برای شهروندان برخی از کشورها را نیز افزایش داده است. یکی از گزارش‌های موسسه جهانی آب (Global water institute) نشان می‌دهد که شهروندان برخی شهرهای آفریقا، آب را به قیمتی پنج تا هفت برابر بیشتر از قیمت آب برای شهروندان اروپا و آمریکا به دست می‌آورند. این برای مردمی که درآمد ناچیزی دارند، عملا به معنی بسته‌شدن راه‌های توسعه اقتصادی در آینده خواهد بود و نکته این است که ایران نیز متاسفانه در قلب منطقه‌ای قرار دارد که به شکل مستمر دچار خشکسالی‌های بیشتر و طولانی‌تر خواهد شد. در کتیبه ای در تخت جمشید که منتسب به داریوش ‌هخامنشی است، او از اهورامزدا طلب می‌کند که ایران را از سه شر ایمن بدارد: خشکسالی، دروغ و دشمن. امروز به نظر می‌رسد که ما همچنان با این سه شر دست به گریبان هستیم.

روزنامه«وقایع اتفاقیه» با درج یادداشتی با عنوان«حل بحران آب، از سراب تا واقعیت» ‌نوشت: برای پاسخ به این سؤال که آیا دولت می‌تواند طی دو سال آینده، با تنش آبی مبارزه کرده و آن را به کلی ریشه‌کن کند، باید جزئیاتی از میزان هزینه‌ای که برای مبارزه با تنش آبی در نظر گرفته شده، در دست باشد. اختصاص ۵۰۰ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای رفع مشکل روستاهای دارای تنش آبی، فقط برای حل مشکل کم‌آبی در روستاهایی است که درحال‌حاضر با بحران کم‌آبی به صورت جدی درگیر هستند و باید به‌ زودی تخلیه شوند؛ بنابراین به نظر می‌رسد باید هزینه‌ زیادی برای مبارزه با تنش آبی طی این دو سال در نظر گرفته شود؛ بنابر‌این باید به این نکته بسیار مهم توجه کرد که حل تنش آبی در کشور دست‌کم ۱۰ تا ۱۲ سال، یعنی به اندازه عمر دو تا سه دولت زمان لازم دارد و این معضل را نمی‌توان در پروسه‌ای کوتاه‌مدت حل‌وفصل کرد.

محمد درویش، مدیرکل آموزش برنامه‌ های محیط ‌زیست در ادامه این یادداشت می نویسد: چندین راهکار برای مبارزه با تنش آبی در ایران می‌توان تعریف کرد؛ یکی اینکه برای حل بحران کم‌آبی در کشور باید چیدمان توسعه ‌ای را تغییر دهیم و برنامه‌ های طولانی‌مدتی را برای این کار در نظر بگیریم. از طرفی، بحث فرهنگ‌سازی برای مصرف بهینه آب باید در نظر گرفته شود و کشاورزان برای استفاده از روش‌ های نوین کشاورزی، تحت آموزش برنامه‌های جدید قرار گیرند که همه اینها هزینه بالایی را می‌طلبند. از طرفی، احیای جاده ابریشم، رفتن به سمت استحصال انرژی ‌های نو و ایجاد زیر ساخت ‌های لازم در حوزه کلانشهری پایدار، از مهم‌ ترین طرح ‌هایی است که برای مبارزه با تنش آبی باید از آنها یاد کرد اما این راه ‌حل ‌ها در مدت یکی، دو سال آینده به انجام نرسیده و مدت‌زمان زیادی را می‌طلبند. شاید بتوان در مدت دو سال شدت تنش‌ها را کاهش داد اما بعید به نظر می‌رسد که بعد از دو سال، تنش آبی پایان یافته و ایران دیگر مشکلی در ‌این ‌زمینه نداشته باشد. از سوی دیگر، برای تدوین برنامه‌ای که بتواند مشکل کم‌آبی را حل کند، نباید روی این میزان بارندگی‌ها حساب کرد، چون هوا هر روز گرم‌تر شده، برف به باران تبدیل شده و تهدید خشکسالی هر سال جدی ‌تر می‌شود.

روزنامه «فرهیختگان» در یادداشتی با عنوان«بحران تابستانی آب با خواهش و تمنا از پرمصرف ‌ها پایان نمی‌یابد» که به قلم محمود سحابی نگاشته شد، آورده است:‌ باز همان داستان همیشگی تابستان‌های داغ کشورمان، باز هم مشکل تامین آب مصرفی مردم و باز هم خواهش و تمنای دولت از مردم برای مدیریت مصرف خود. عادت کرده‌ایم که با بحران تامین آب و برق در تابستان‌های داغ و تامین گاز در زمستان‌های سرد دست و پنجه نرم کنیم و شاهد درخواست‌ها یا دقیق‌تر بگویم خواهش و تمناهای دولت از مردم برای مدیریت مصرف‌شان در این دوره‌های زمانی باشیم؛ خواهش و تمناهایی که اثر چندانی ندارد. اما چرا این‌گونه درخواست‌ها اثر چندانی در کنترل مصرف عموم مردم و به‌خصوص مشترکین پرمصرف ندارد؟ پاسخ بسیار ساده است: «خواهش و تمنا ابزار حکمرانی نیست.» در واقع، تمامی دولت‌ها ابزارهایی دارند که می‌توانند و انتظار می ‌رود با استفاده از آنها به‌جای خواهش و تمنا از مردم، صرفه‌جویی را محقق کنند تا بحران ‌های تکراری مانند تامین آب و برق در تابستان‌های داغ و تامین گاز در زمستان‌های سرد در کشورها ایجاد نشود.

در ادامه می خوانیم:‌ با این وجود، دولت ‌ها در ایران، همچنان آب را به بهای نسبتا اندکی (در مقایسه با قیمت تمام شده آن) در اختیار عموم مشترکین و به‌خصوص پرمصرف‌ها قرار می‌دهند و انتظار دارند که با درخواست‌های پی در پی آنها از مردم، تغییر خاصی در الگوی مصرف آب مشترکین ایجاد شود. در واقع، اوضاع آنقدر در کشورمان در این زمینه نابسامان و غیر قابل قبول است که سال‌هاست وزارت نیرو به دنبال گرفتن مجوزهای قانونی جریمه مشترکین پرمصرف یا افزایش قابل توجه قیمت آب این مشترکین است، اما تلاش‌ هایش به جایی نمی‌رسد و نهایتا به ارسال اخطاریه‌های مودبانه (بخوانید خواهش و تمناهای ملایم) به مشترکین پرمصرف در زمان‌های اوج مصرف اکتفا می‌کند.

** نقش میراث فرهنگی در توسعه پایدار کشور
تخریب بافت های تاریخی شهرها، کاهش تنوع فرهنگی و قومی، انقراض بخش عمده ای از روش های تولید سنتی هویت مدار و کاهش تعداد زیستگاه های بشری چند نمونه از آسیب های متعددی به شمار می رود که تاریخ و فرهنگ کشور را تحت تاثیر خود قرارداده است.

روزنامه«شرق» در مطلبی با عنوان«یزد؛ زادگاه گفت‌ وگوی تمدن‌ هاست» به گفت و گو با محمود دعایی پرداخت و آورد: «شهر بادگیرها»، «عروس کویر»، «حسینیه ایران»، «دارالعباده»، «شهر دوچرخه‌ها» و… . یزد القاب فراوانی دارد، چه، تاریخ چند‌ هزارساله آن، عمر یک تمدن را در خود جای داده و فرصت و موقعیتی برای متفاوت ‌بودن در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران امروز برایش دست ‌وپا کرده است. شهری که یکی از قدیمی ‌ترین نشانه‌ های پرستش خدا در آن به چشم می‌خورد، به ‌تازگی از سوی یونسکو به فهرست ثبت جهانی رسیده است. ثبت این شهر به‌عنوان نخستین شهر تاریخی ایران و بیست‌ودومین اثر تاریخی کشور در فهرست میراث جهانی یونسکو تنها مرهون صفت ‌هایی مانند نخستین شهر خشتی دنیا نیست، بلکه این شهر پر از چهره‌هایی است که در پرتوی ساختِ تمدنی غنی برای زندگی بشری، از گفت‌وگو و آشتی میان مردمان سخن گفته ‌اند و آنچه در یونسکو به ثبت رسیده، در واقع نوعی تجلیل از همت چندقرنی یزدی ‌ها به نمایندگی از ایرانیان بوده که در ایجاد گفتمانِ گفت ‌وگو و مدارا و اخلاق کوشیده‌اند.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: اگر امروز سازمان جهانی یونسکو، یزد را به‌عنوان میراثی ساختاری از جنس خشت خام به جهان معرفی می‌کند، نباید از یاد برد که در کنار این سازه‌های شهری، شخصیت‌های بی‌شماری بوده و هستند که نه‌تنها در شکل‌دادن این تمدن نقش داشته و آن را به وجود آورده‌اند، بلکه در پرتوی آن با منش هماهنگی، هم‌زیستی، تحمل و احترام به یکدیگر، فضای زیستی بهتری را برای جهان امروز آفریدند. اوج چنین میراثی که امروز با ثبت یزد در یونسکو، بیش از قبل جلوه‌گر شده است، گفت‌وگوی تمدن‌ها و معرفی خلق‌وخوی صلح‌طلبانه و گفت ‌وگومحور ایرانیان به جهان بود. به عبارت دیگر می‌توان گفت که یزد خاستگاه و زادگاه گفت‌وگوی تمدن‌هاست.

روزنامه«ایران» در مطلبی با عنوان«تاریخ، قربانی ساخت و سازهای شهری» به گفت وگو با فعالان حوزه میراث فرهنگی پرداخت و ‌نوشت:‌ کابوس کوشک «عزت آباد» از ساخت یک شهرکه شروع می‌شود! شهرکی در زمین ‌های لم یرزع که خیابان و بلوارش باید از دل این کوشک بگذرد! فعالان حوزه میراث فرهنگی و محیط زیست ابرکوه در گفت ‌و‌گو با «ایران» قصه پیچیده‌ای برای کوشک تاریخی تعریف می‌کنند. یکی از آنها به «ایران» می‌گوید: «شهرداری ابرکوه(ابرقو) و یک سری از متمولین شهر تصمیم می‌گیرند تا در بخشی از زمین‌های شهر، شهرک‌سازی کنند. برای رسیدن به این شهر باید یک بلوار پهنی ایجاد کنند که درست از وسط کوشک می‌گذرد و به زمین‌های شهرک می‌رسد!» در نزدیک به دو دهه گذشته کسانی هم که از تصمیم شهرداری خبر داشتند خیلی زود زمین‌های اطراف کوشک را می‌خرند. مخالفت ‌ها شهرداری را در احداث بلوار ناکام می‌گذارد اما طرح گذراندن لوله‌های فاضلاب از دل کوشک روی میز مدیریت شهری می ‌رود تا این سؤال پیش بیاید که چرا میراث فرهنگی به رغم ثبت ملی این اثر اجازه انجام چنین عملیاتی را به شهرداری داده است؟

در ادامه آمده است:‌ عباس قدیریان رییس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ابرکوه در پاسخ به اعتراض ‌های وارده از سوی فعالان حوزه میراث فرهنگی ابرکوه، تایرسوزی ‌ها را نه کار شهرداری که مانور یک نهاد خاص نظامی می‌داند. اما عکس‌ هایی که فعالان میراث فرهنگی از مانور و تایرسوزی که منجر به تخریب کوشک شد، برای روزنامه ارسال کرده‌اند نشان می‌دهد که این دو موضوع، جدا هستند.کوشک به گفته فعالان میراث فرهنگی و اخبار‌ موجود، در سال ۹۴ محل برگزاری یک مانور می‌شود و خسارت می‌بیند اما تایر سوزی‌های شهرداری موضوع دیگری است که قدیریان سخنی از آن به میان نمی‌آورد. حالا که میراث فرهنگی باوجود تأیید طرح مصوب اعتراض دارد، باید تمام هزینه های ایجاد شده توسط شهرداری و مالکان را پرداخت کند.

روزنامه«قانون» در گزارشی با عنوان«هویت سپهسالار،زیر سنگ»‌نوشت: حدود دو قرن از زمانی که آغا محمد خان تهران را به عنوان پایتخت انتخاب کرد، گذشته است و حالا مدت‌هاست تهران پایتخت ایران است. تهران با قدمت ۷ هزار ساله، حوادث بسیاری را به خود دیده است. در و دیوار محله‌های قدیمی تهران هنوز نیز نشانه‌های تحولات سیاسی و اجتماعی این مملکت را روی تن خود به یادگار نگه داشته‌ اند. البته این روزها هر چه بیشتر می‌گردی، کمتر این نشانه‌ها را می‌یابی و به‌ جایش با پاساژها و برج ‌های قد و نیم قد مواجه می‌شوی که چهره شهر قدیمی و زیبای تهران را تغییر داده‌اند و به قدمت این شهر دهن‌ کجی می‌کنند.

در ادامه این گزارش آمده است:‌ سپهسالار از لیست بناهای تاریخی محله بهارستان که ثبت ملی شده‌اند، جا مانده است. اتفاقی که برای این خیابان به قیمت نابودی هویت آن تمام شده است اما سپهسالار باوجود زخم‌های توسعه ناپایدار شهری بر پیکرش همچنان پا برجا مانده است. خیابانی که این روزها بیش از همیشه به توجه افکار عمومی به‌ خصوص دلسوزان میراث فرهنگی نیازمند است. خیابان سپهسالار ثبت ملی نشده است. ولی در حصار ناصری قرار گرفته است. حصار ناصری هم بافت ارزشمندی محسوب می‌شود که در طرح تفصیلی نیز آمده است. براساس قانون طرح تفصیلی، به ‌دلیل قرارگیری بناهای تاریخی ارزشمند در این خیابان، قبل از صدور هرگونه پروانه ساختمانی یا مجوز باید با اداره میراث فرهنگی هماهنگی انجام شود.

روزنامه«دنیای اقتصاد» با درج یادداشتی با عنوان«آیا ثبت جهانی کافی است؟» می نویسد: هفته گذشته و با ثبت بافت تاریخی شهر یزد، اثری دیگر از یادمان‌های تاریخی- ‌فرهنگی کشورمان به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شد تا از این طریق بافت تاریخی شهر یزد با تمامی عناصر معماری شاخص و منحصربه‌فرد خود علاوه‌بر اینکه به عنوان اثری جهانی مورد توجه قرار می‌گیرد، مهر تایید دیگری بر سابقه تاریخی شهرسازی در فرهنگ کهن ایرانی باشد.

در ادامه این یادداشت که به قلم فرشید کریمی نگاشته شد، آمده است: یادمان ‌های تاریخی، ظرفیت‌های طبیعی و میراث معنوی که هر ساله از سوی کشورهای گوناگون برای ثبت در فهرست میراث جهانی به سازمان یونسکو معرفی می‌شوند، بخشی از ثروت‌های بشری به شمار می‌روند که ضرورت صیانت و پاسداشت این آثار سال‌ها است به دغدغه اصلی بسیاری از فرهنگ‌دوستان تبدیل شده و شکل‌گیری کنوانسیون میراث جهانی را به دنبال داشته است تا با ارزش‌گذاری جهانی این آثار، ضوابط لازم را برای نگهداری و مرمت آنها در چارچوب بین‌المللی تعریف کند و بر این اساس کشورهای دارای آثار جهانی مکلف به نگهداری، حفاظت و مرمت این آثار مطابق با قوانین و چارچوب‌های مورد تایید سازمان یونسکو شوند.

** احقاق حقوق کودکان با همیاری نهادهای مردمی
این روزها نهاد‌های مردمی بسیاری در زمینه حقوق کودک فعالیت می‌کنند که هریک با تبیین اهداف ویژه برای خود تا حد امکان برای حمایت از کودکان کار، جلوگیری از ترک تحصیل آنان و احقاق حقوق پایمال‌ شده‌شان در جامعه می‌کوشند. با بالا رفتن حساسیت جامعه نسبت به وضعیت حقوق کودکان باید همکاری ‌ها همچنان در این مسیر بدون انحراف از اهداف و ارزش‌های اولیه ادامه یابد تا آینده سازان این مرز و بوم همواره از امنیت اجتماعی برخوردار باشند.

روزنامه«ابتکار» با انتخاب یادداشتی با عنوان«قصه بود، قصه نبود!» نوشت: قدیم ‌ترها شب که می‌شد، مادربزرگ بچه‌ها را جمع می‌کرد دور کرسی و شروع می‌کرد به قصه گفتن، از قصه ‌هایی از دیو و پری و شاهنامه گرفته تا قصه بچه‌ای که به حرف پدر و ماردش گوش نکرده بود و اتفاقی برایش افتاده بود. گاهی هم بازیگوش‌ترین و حرف‌گوش‌نکن‌ترین بچه‌ها را از راه همین قصه‌ها نرم می‌کرد و در پس قصه نکته رفتاری‌ای را به او یاد می‌داد. اما انگار کرسی که از خانه‌ها رفت، قصه‌ها ‌هم همراهش خانه‌ها را ترک کردند. دیگر کمتر پدر و مادری حال و حوصله قصه گفتن برای فرزندش را دارد. پدر و مادرهای امروز با قصه نگفتن یکی از مهم‌ترین ابزارهای تربیت فرزندان‌شان را بی ‌استفاده گذاشته‌اند.

فاطمه امین الرعیا در ادامه می نویسد: در طی مراحل رشد، کیفیت رشد در هر مرحله با مرحله قبل متفاوت است. یعنی نیازمندی‌های کودک برای دریافت اطلاعات در هر دوره سنی تغییر می‌کند. از نظر روانشناسی کودک، قصه‌گویی می‌تواند برای کودکان خصوصا در سنین پایین‌تر برای یادگیری ادبیات، کلام و مفاهیم ، که پایه اصلی شناخت‌شان است، موثر باشد. چنین قصه‌ای باید ویژگی‌هایی داشته باشد، باید آهنگین باشد و متناسب با شرایط رشد کودک مطرح شود، ادبیاتش کودکانه باشد و با نرمی و لطافت بیان شود. زبان و ادبیات هرچقدر غنی‌تر باشد، قدرت ارتباطی کودک افزایش پیدا می‌کند. هر چه قدرت ارتباطی کودک بالاتر برود، هوش اجتماعی‌اش بالاتر می‌رود و در نتیجه قدرت سازگاری با محیط و پذیرندگی و تعاملش با جامعه بیشتر می‌شود. هر چه کودکان بیشتر بتوانند با جامعه تعامل داشته باشند آن جامعه سالم‌تر خواهد بود.

روزنامه«جام جم» در گزارشی با عنوان«چراغ خاموش کودکانه!» آورده است: بیماری عفونی همیشه در کمین کودکان است. کودکان به دلیل فعالیت زیاد و عدم تمرکز و کنترل حرکات، بیش از بزرگسالان در معرض تماس با مواد آلوده هستند و شست ‌وشوی دست‌ها نیز به مشکل اولیه می‌افزاید. بخصوص در فصل گرما، توجه به بیماری‌های عفونی و رعایت نکات بهداشتی، باعث سلامت کودک و جامعه اطراف او خواهد شد. شرایطی که احتمال انتقال بیماری در کودکان را افزایش می‌دهد، شامل موارد بسیار ساده‌ای است. زمانی که دست کودک به مواد دفعی خودش آلوده می‌شود و درست شست‌وشو نمی‌شود یا زمانی که والدین پس از شستن مواد دفعی کودک، دستشان را خوب نمی‌شویند، احتمال انتقال عفونت ویروسی مثل ویروس سرماخوردگی و باکتریال و انواع انگل‌ها وجود دارد. تماس با بدن حیوانات نیز در صورت آلوده بودن بدن حیوان به انگل‌ها و ویروس‌ها و باکتری‌ها اثر مشابه دارد. تماس با آب دهان و ترشحات بینی و دهان کودکان بیمار به صورت مستقیم یا از طریق تماس با دست آلوده این کودکان، می‌تواند بدن کودک سالم را آلوده به میکروب‌های گوناگون کند.

در ادامه می خوانیم: شیر مادر، علاوه بر مواد مغذی، حاوی پره بیوتیک و پروبیوتیک است و آنتی بادی‌ها و مواد محرک رشد، ارگانیسم‌های مفید برای روده را دارند. در شیر مادر، گلبول‌های سفید مادر وجود دارد که در روده کودک فعالیت ایمونولوژیک انجام می‌دهد و از ابتلا به بیماری‌ها تا حد زیادی پیشگیری می‌کند. هنگام ابتلای مادر به یک بیماری ویروسی نیز عوامل لازم برای مقابله با آن بیماری از طریق شیر مادر به کودک قابل انتقال است. استفاده نکردن از شیشه و پستانک هم انتقال بیماری‌های عفونی و احتمال عفونت گوش را در کودک شیرخوار کاهش می‌دهد.

روزنامه«آفتاب یزد» با انتخاب گزارشی با عنوان«چرا ترس از شکایت؟»‌ آورده است:‌وقتی می‌خواهد از خانه خارج شود، پدرش می‌گوید: «در پارکینگ نه… در حیاط جایی که من هر وقت خواستم بتوانم ببینمت. فقط هم نیم ساعت اجازه داری پایین بمانی نه بیشتر.» دخترک هیجان‌زاده همانطور که از در بیرون می‌رود، می‌گوید: «قول می‌دم.» و در را به هم می‌کوبد. آسانسور که باز می‌شود، مرجان خانم همسایه، برادرش و دختر سه ساله‌اش آوین را می‌بیند. با خجالت سلام می‌کند و گوشه‌ای می‌ایستد. انگار نگاه مرد روی او سنگینی می‌کند. با دیدن آوین لحظه‌ای سنگینی را از یاد می‌برد و لبخند می‌زند. طبقه همکف که می‌رسند، خانم همسایه به دنبال جوجه اردکی که در حیاط است، می‌دود. دو دختر همبازی مرجان هم در حیاط هستند. آنها هم با معصومیت می‌خندند و دنبال جوجه اردک می‌کنند و نهایتا سه دختر کوچک و خانم همسایه می‌توانند این اردک را بگیرند.

روزنامه«وقایع اتفاقیه» با درج یادداشتی با عنوان« نابرابری‌های اجتماعی، خشونت علیه کودکان را تقویت می‌کند»‌ می نویسد: اعضای «شبکه یاری کودکان کار» با انتشار بیانیه‌ای، ضمن ابراز تأسف از آنچه برای آتنا اصلانی کودک پارس‌آبادی رخ داده از مسئولین خواستند تا با اصلاح ساختار اجتماعی و اقتصادی کشور و ایجاد سازوکارهای قانونی و اجرایی لازم برای صیانت از حقوق کودکان زمینه به وجود آمدن چنین فجایعی را علیه حقوق کودک از بین ببرند. در این بیانیه آمده است: به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را، تا کشم از سینه پردرد خود بیرون، تیرهای درد پر‌خون را… هنوز داغی را فراموش نکرده‌ایم که داغی دیگر همچون پتک بر سرمان فرود می‌آید و ما را در پیگیری حقوق کودکان مصمم‌تر می‌سازد.

در ادامه می خوانیم:‌ فعالین حقوق کودک و جمعی از تشکل‌های عضو شبکه یاری کودکان کار، ضمن ابراز تأسف عمیق از شنیدن خبر فاجعه دردناک قتل کودک هفت ساله پارس‌آبادی، آتنا اصلانی و اعلام نگرانی از گسترش این روند انحطاطی خشن و توقف‌ناپذیر، از دستگاه‌های ذی‌ربط و مسئولان امر، جدیت در ایجاد ساز وکارهای زیر ساختی و اجتماعی لازم برای صیانت از حقوق کودکان و رفع موانع فکری و کاستی‌های آموزشی-اجتماعی که منجر به بی ‌دفاعی و پایمال گردیدن زندگی و حقوق کودکانمان می‌شود را خواستارند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.