0 نظر
116 بازدید

بازگشت به سیاست تنش ‌زدایی

double-quot
تهران – جارپرس – مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری همایش امنیتی را با شرکت محققان و پژوهشگران کشورهای غرب آسیا با نام «نظم امنیتی در غرب آسیا» در تهران برگزار می‌کند. حسام‌ الدین آشنا رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست‌ جمهوری که دبیر اجرایی این کنفرانس است درمصاحبه مطبوعاتی گفت: هدف اصلی از برگزاری این نشست در تهران، تلاش برای رفع مشکلات و سوءتفاهم ‌ها، همچنین تأمین امنیت در منطقه به دور از مداخلات کشورهای فرا منطقه‌ای است.
کد خبر : 18019
تاریخ انتشار : یکشنبه 21 آذر 1395 - 5:36
بازگشت به سیاست تنش ‌زدایی

در این یاداشت که به قلم ابوالقاسم قاسم زاده منتشر شد، آمده است: آشنا در جمع خبرنگاران تأکید کرد، انتظار نداریم در نخستین کنفرانس امنیتی، همه مشکلات و اختلاف ‌نظرها، حل شود. این همایش آغاز کار و سطح آن هم،‌اندیشکده‌ ای و گفتگوی نخبگان است. مهمانان این همایش هم محققان و پژوهشگران کشورهای غرب آسیا هستند. البته ابتدا باید به اجماع داخلی درباره همکاری منطقه‌ای برسیم تا سپس انتظار همکاری سایر کشورها را داشته باشیم که تحقق این مهم هم در دستور کارمان قرار دارد.

دبیر همایش به سیاست دولت یازدهم اشاره کرد و گفت: بعد از برجام این مسأله مطرح شد که آیا می‌توانیم در منطقه تعامل سازنده‌ای با کشورها داشته باشیم. در حوزه سیاست خارجی شعار دولت یازدهم تعامل سازنده بوده که برجام محصول همین رویکرد تعاملی با نظام بین ‌الملل است.

آشنا با بیان این که شرایط خاص کشورهای سوریه، یمن و عراق، رقابت‌های داخلی در لبنان و نتایج بهار عربی موجب پیچیده‌ تر شدن شرایط منطقه‌ ای در دوران دولت یازدهم شد، به بحران‌های موجود در منطقه غرب آسیا اشاره کرد و اظهار داشت: بحران زیست‌ محیطی و به ویژه بحران آب در این منطقه جدی است. به گونه‌ای که منطقه به سوی خشکسالی می‌رود که در این صورت اثری از تمدن باقی نخواهد ماند. همچنین بیشترین فرونشست آب‌های زیرزمینی، کاهش آب‌های سطحی و افزایش دما را در این منطقه شاهد بوده‌ایم و منطقه با بحران کمبود آب روبروست. از سوی دیگر خشک شدن تالاب‌ها موجب بحران ریزگردها شده و این منطقه با مشکل جدی زیستی مواجه است.

برگزاری کنفرانس «نظم امنیتی در غرب آسیا» در تهران اگرچه گام مثبت در دولت یازدهم است و آن را باید به فال نیک گرفت، اما نکاتی درباره آن می‌توان شمارش کرد.

۱ـ پرسش نخست این است وقتی از کشورهای غرب آسیا یاد می‌کنیم و البته کشورهای در حوزه خاورمیانه را نیز متصل به آن تعریف می‌کنیم، حدود جغرافیای سیاسی این منطقه شامل چه کشورهایی می‌شود؟ با در نظر گرفتن این نکته که هنوز «خاورمیانه» تعریف دقیق علمی و حدود جغرافیای معین ندارد و به همین گونه «غرب آسیا» و کشورهای شامل آن نامشخص هستند. ایران در حالیکه در حوزه خاورمیانه که از افغانستان تا شمال آفریقا را در برمی‌گیرد، تعریف می‌شود کشوری در غرب آسیا به حساب می‌آید که حدود آن آسیای میانه، برخی کشورهای آسیای مرکزی و البته شمال قفقاز را در خود دارد! این وسعت غیرمشخص که شامل بسیاری از کشورها می‌شود، چگونه می‌تواند در یک مجموعه با نام کشورهای غرب آسیا تعریف، مشخص و همگونی پیدا کند!؟

۲ـ چندین و چند کشوردر غرب آسیا،‌کشورهایی هستند که اگرچه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هویت کشوری مستقل یافته‌اند، اما هنوز در مجموعه «فدراتیو روسیه» قرار دارند و مسکو فرمان هدایت سیاست‌های آنها، ‌به خصوص در روابط دو یا چند جانبه با دیگر کشورها را در اختیار دارد. سقف مانور مستقل سیاسی دولت‌های این کشورها، منوط به استراتژی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای روسیه است و هنوز ادبیات سیاسی در چرخه نظرپردازی‌های نخبگان فکری این کشورها همچنان در دایره «قدرت شرق در برابر قدرت غرب» می‌چرخد. پس چگونه می‌توان از آبشخور چنین نگاهی، به‌همگرایی منطقه‌ای آن هم در وسعت تعریف بی‌تعریف از خاورمیانه تا غرب آسیا دست پیدا کرد؟

۳ـ در حوزه خاورمیانه و به خصوص در منطقه خلیج‌فارس، محور عمده و اصلی تضادها همچنان در دایره «نفت و امنیت» در چرخش است. این استراتژی را از آغاز اکتشاف نفت تا قدرت نفت و انرژی در این منطقه می‌توان رصد کرد. در حالیکه در بسیاری از کشورها در غرب آسیا، دمکراسی به صورت شکلی و البته «تصنعی» در چرخش است، اصلی‌ترین بحران سلطه امنیتی حاکمیت‌ها، فقرزدگی عمومی (اعم از اقتصادی و فرهنگی)، تضاد طبقاتی، بیکاری، سطح نازل امنیت عمومی، بیکاری و البته «فساد» در این کشورها است.

مادام که در خاورمیانه معادله «نفت و بحران» در جریان است و دولت‌ها نفت می‌فروشند ‌اما دلارهای نفتی را هزینه خرید انواع و اقسام تسلیحات نظامی و خرید چتر امنیتی از جانب همان کشورهایی می‌سازند که نفت می‌برند و بحران به این کشورها تزریق می‌کنند، هیچ نسخه شفابخشی را نباید انتظار داشت. هرگاه، معادله «نفت و بحران» به معادله «نفت و توسعه» تغییر پیدا کرد، آنگاه می‌توان از نظم امنیتی جدید سخن به میان آورد. رئیس‌جمهوری دوران اصلاحات، در سخنرانی خود به شرح و تفاوت این دو معادله در نشست «داوس» سوئیس پرداخت که مطالعه آن سخنرانی ریشه‌های «بحران» در کشورهای منطقه را به خوبی نشان می‌دهد.

۴ـ تجربه نزدیک به یک دهه، رقابت مسکو ـ واشنگتن در جغرافیای خاورمیانه و غرب آسیا نتیجه‌ای جز گسست همکاری‌های منطقه‌ای، بحران‌های گوناگون و در نهایت جنگ نداشته است. این تجربه تلخ به مرحله‌ای رسیده است که هیچ نظر اصلاحی و یا جداسازی حل مشکلات و بحران‌های منطقه‌ای از رقابت‌های دو قدرت بین‌المللی مسکو ـ واشنگتن قابل تحقق نیست و یا بسیار سخت می‌نماید. زمانی در محک این شعار که بحران منطقه‌ای تنها راه‌حل منطقه‌ای دارد بسیار تکرار شد. اما امروز، حداقل در حوزه خاورمیانه، به خصوص درباره دو جنگ ویرانگر در سوریه و عراق، دیگر بحران منطقه خاورمیانه راه‌حل منطقه‌ای ندارد و تنها از طریق توافق و یا تعامل مسکو ـ واشنگتن قابل حل است و باور همه شده است. سقف اراده ملی در خاورمیانه و در غرب آسیا، منوط به چگونگی استراتژی اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی قدرت‌هایی شده است که در آن روسیه، چین،‌آمریکا و چند کشور اروپایی تعیین کننده شده‌اند.

۵ـ زمانی در هشت سال دوران اصلاحات، سیاست تنش‌زدایی از محوری‌ترین دستور کار سیاست خارجی ما بود. ایران با همین سیاست، شعار صلح پایدار را در سازمان ملل براساس عدالت، پژواک جهانی داد.

بسیاری از محافل سیاسی و دانشگاهی در سراسر جهان از «تنش‌زدایی» تفسیر و تحلیل تئوریک دادند. تهران با همین شعار «تنش‌زدایی» مرکزیت و منادی صلح و عدالت شد. وقتی «اصلاحات» را قرین «فتنه» کردیم، لاجرم، تنش‌زدایی نیز تعریف «توطئه» پیدا کرد و دیری نگذشت که از صحنه خارج شد. اگرچه در دولت یازدهم، شعار «تعامل سازنده» در راستای آن طرح «تنش‌زدایی» دنبال کرد.

اما حبس «تعامل سازنده» در انجام طرح برجام، منجر به نگاه یکسویه به غرب (آمریکا و اروپا) شد و دیری نپایید که آتش جنگ از لیبی تا عراق و سوریه و یمن و افغانستان، آذربایجان و ارمنستان و گرجستان و … را بلعید. آمریکا (ناتو) در ۶۶ کشور پایگاه نظامی دایر کرد و به بهانه حمایت از کشورهای عربی، مثلث شومی از آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و سعودی‌ها سر برآورد؛ تا آنجا که نخست ‌وزیر تازه به دوران رسیده انگلیس ـ ترازمی‌ ـ در بحرین به سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، از قدرت جمهوری اسلامی ایران تهدیدی برای این کشورها یاد کرد. انگلیس که یک بار، هرات را از ایران جدا کرد و یک بار نیز در دوران محمدرضا شاه، بحرین را از خاک ایران برید و کشوری مستقل اعلام کرد، فروش تسلیحات و جمع‌آوری دلارهای نفتی از شیوخ عرب را، اصلی‌ترین انگیزه سخنرانی نخست‌ وزیر خود کرده است.

در بستر این واقعیت‌ها، انجام کنفرانس نظم امنیتی در تهران، اگرچه بسیار دیر، اما گام بسیار مهمی از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران است که به قول دبیر کنفرانس، هدف اصلی آن، تلاش برای رفع مشکلات و سوءتفاهم‌ها، همچنین تأمین امنیت در منطقه به دور از مداخلات کشورهای فرامنطقه ‌ای است.

*منبع: روزنامه اطلاعات، ۱۳۹۵٫۹٫۲۱

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.