فقر ،فساد و تبعیض موانع توسعه در کشور
فساد چون غده سرطانی بر پیکر جامعه است که تادرمان ریشه ای نشود،با رشد سریع خود در مدت زمانی اندک تمام جامعه را در برگرفته مقدمات فروپاشی واضمحلال وبه تعبیر قرآن کریم،عذاب الهی و هلاکت آن را فراهم می آورد.
همانگونه که تمدن های گذشته ،همه در زمان حکومت هایی که فساد در زمان آنها رواج یافته بود ،نابود شدند که پیامبر اکرم (ص)فرموده اند”کشور بابی دینی برجای می ماند وبا ستمگری (که نوعی از فساد است )باقی نمی ماند.”بدیهی است وضع هرگونه قانون و هر تدبیری بدون اندیشیدن به ریشه فساد ،چون آب در هاون کوبیدن ،عملی بیهوده است وراه به جایی نمی برد.اگر اندکی دقت کنیم می بینیم که همه موجودیت ودوام فساد درجامعه،نه از نبودن قانون ،که از برداشت های سودجویانه ومصلحت اندیشانه از قانون ،توسط مجریان است که گاه همان قانون بازدارنده را پناهگاهی ایمن برای مجرمان و غارتگران می سازد. زیراتاوقتی که مجریان خود صلاحیت نداشته باشند ،وجود هرقانونی حتی اگر دستورات الهی هم باشد ،نه تنها بی ثمر که حتی گاه به علت داشتن صبغه الهی وپنهان شدن سودجویان پشت آن،موجبات انحراف و فساد بیشتری را فراهم می آورد.